۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سهشنبه
۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سهشنبه
هدیه نوروزی شرکتها
در ایام زمستان یکی از کارهایی که در شرکتها( آنها که سرپا هستند) در دست اقدام قرار می گیرد، تهیه هدایای نوروزی است.
عمده ترین و متعارف ترین هدیه سررسید هست، که شخصا با آن میانه ای ندارم و معتقدم اتلاف منابع است. اما به هر حال در بعضی شرکتها عرفشده و چاره ای جز ادامه مسیر نیست.
به یکی از همکاران می گفتم ، برای هدیه نوروزی باید وسیله ای به درد
بخور تهیه نمود که در حالت عادی افراد آنرا نمی خرند ولی اگر هدیه بگیرند استفاده می نمایند.
دیشب یکی از دوستان این هدیه را برایم ارسال کرد. وقتس آنرا باز کردم کلی لذت بردم چون داشتن همچین مجموعه ای برای کسی که با لپ تاپ سر و کار دارد لازم است!
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
دیروز با یکی از دوستان پس از ماه ها تلفنی صحبت می کردم و از اینکه مشغله باعث قصور خدمت شده، عذر می آوردم. در پاسخ گفت اما من مرتب از تو و از طریق وبلاگ با خبرم!
۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه
۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه
بیمه عمر
شرکت برای بیمه عمر اقدام کرده است و باید در فرمی تعیین کنیم که پس از مرگ منافع حاصل از سرمایه گذاری ما به عنوان بیمه گزار در شرکت بیمه با چه سهمی و به چه کسی پرداخت شود! سوالی بدون رودربایستی که خیلی بی مقدمه مطرح شده و باید بدون معطلی هم جواب داده شود!
این ها واقعیتهایی است که در عصر ماشینی امروز ، هر روزه با آن رو بروییم و گریزی هم نیست!
شاید زندگی در این عصر هم حرفه ای شده و باید با ملاحظات حرفه ای اداره شود!
۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سهشنبه
چرخ لنگر
در این کتاب او به صراحت می گوید، سیر تحول در شرکتها به مثابه به حرکت در آوردن چرخ لنگر می ماند. اوائل با کندی و سختی می چرخد، اما آرام آرام که دور گرفت، بر سرعت آن افزوده می شود.
تحقق ایده ها و طرحهای جدید در شرکتها واقعا اینگونه است. ما قریب چهار ماه روی ایده ای کار کردیم تا نمونه اول از طرحی که چهار ماه پیش مطرح شده بود ، دیروز آزمایش خود را به خوبی پس داد. قطعا در آینده این سرعت زیاد و زمان کاهش خواهد یافت!
وقتی نتایج لذت بخشی از این دست حاصل می شود، خستگی آدم در می آید.
۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات = ICT
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات همه زندگی ما را تسخیر کرده است. آنقدر که شاید در آینده ما را به بردگی کشاند!
ICT حوزه های بیشکار دارد، آنفدر متنوع که حیرت می کنی. دائم هم رو به یشرفت است و هر روز با خود خبری جدید دارد.
گویی این حوزه اگر چه از اقتصاد بد جهان در یک سال اخیر متاثر بوده، اما تسلیم نشده است!
در نمایشگاه CeBIT از حال و هوای غرفه داران و طراوت آنها می توانی حس کنی که این صنعت با خمودگی میانه ندارد. درست برعکس آنچه که امروز در صنایغ ساختمانی می گذرد!
جهانی سازی و نزدیکتر کردن فرهنگ ها مولود دستاوردهای این صنعت است ، که مباحث خاص خود را دارد!
ICT ماحصل تلفیق دو عنصر نزدیک به هم است که روز به روز به همپوشانی بیشتری می یابند. مخابرات و ارتباطات و IT .
در IT همه چیز به کامپیوتر ختم می شود و به مطالعه، طراحی، توسعه، استقرار،نگهداری و مدیریت سیستمهای اطلاعاتی با مبنای کامپیوتری گفته می شود.
زیر شاخه های آن نیز سخت افزار،نرم افزار، تبدیل ، نگهداری ، حفاظت ،انتقال و امنیت داده ها می باشد.
با خودم می اندیشم که این تنوع را چگونه می توان مدیریت نمود؟ یا به بیان دیگر یک استراتژیست از این جغرافیای بزرگ چگونه انتخاب خود را شکل خواهد داد؟
نمایشگاه CeBIT به عنوان دومین میغادگاه مهم این صنعت، در یک روز سرد زمستانی در شلوغی غیرقابل وصف به پایان رسید. اگر بخواهیم تنوع حوزه هایی که برای عرضه به اینجا آمده اند را بیان کنیم، لیست بلندی می شود که برخی از آن در زیر آمده است.
- srever technology
- Business Storage
- Virtualization
- Open source solution
- ECM
- Document management solution
- software &system management
- Professional output/offics solution
- mailing solutions
- Internet & Mobile solutions
- tele Health
- Public Sector solutions
- security
- banking and finance
- communication & networks
- ICT infrastructure
چه کسی تغییر را کشت؟
در بین آنها کتابی از بلانچارد پیدا می کنم. با عنوان:
Who killed change
کمی مکث می کنم. تا الان همیشه می گفتم تغییر مثل جراحی درد دارد! ( قربانی هم می گیرید!)
حتی با دوستی که کامنت گذاشته و گفته علم پیش رفت کرده و جراحی ها دیگر درد ندارد ، همچنان مخالفم! فقط در جراحی های پلاستیک ( زیبایی ) یا چشم پزشکی درد کم و کمتر شده ، اما هنوز هم وجود دارد!
ولی مثل اینکه خود تغییر هم قربانی می شود!
به هر حال پشت کتاب نوشته است:
روزانه، سازمانهای زیادی در سراسر دنیا برنامه هایی را تحت عنوان تغییر( بصورت گسترده و پر هزینه) به منظور ارتقاء خود در دستور کار قرار می دهند. اما 50 تا 70 درصد این کوششها بی اثر می شود.
برخی از تغییرات ناگهان نابود می شوند. اما بیشتر به گونه ای دردناک از بین می روند.
باید مراقب بود چون این نابودیها منجر به اتلاف منابع و انرژی و اندیشه سازمان می شود.
پس باید بدانیم چه کسی و چرا تغییر را نابود می کنند؟
این سوالی است که این کتاب به آن پرداخته است!
کتاب را می خرم. اما قیمت 12 یورو برای کتاب کوچک 150 صفحه ای درد دارد! اما چه کنم این هم بخشی از ماجراست.
نصف کتاب را خوانده ام. مثل بقیه کتابهای مدیر یک دقیقه ای ، داستان گونه است. انشاءالله نکات مهم آن در پستهای بعدی.
۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه
قیمتها علامت می دهند اگر.......
سختی های کار یک سازمان خدماتی
۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه
به رنگ ارغوان
در یک غروب سرد و بعد از خستگی کار روزانه ، به لطف همسرم فیلم به رنگ ارغوان ، حاتمی کیا را دیدم.
کافی است بخواهیم!
افاغنه در آلمان
توجه به فضای کسب . کار، لابی گری یا مذاکره
در مکتوبات اقتصادی و توریهای مربوطه در بحث یازارها و انحصار مثالی می زندد و گفته می شود که بسیاری از تصمیمات در زمینهای گلف گرفته می شود. که کنایه از این دارد که لابی و هماهنگی چقدر مهم است.
اخیرا در یکی از قراردادها مشکلاتی بوحود آمده بود که همین لابی توانست گره گشا باشد.