۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

آیا قیمتها علامت می دهند؟

در اقتصاد قیمتها عنصر به تعادل رساندن عرضه و تقاضا هستند.
در اقتصاد انسان معقول و مطلوبگرای کلاسیکی دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خود است. اما این مطلوبیت به دلیل محدودیت در منابع باید در مبادله ای به یک نقطه بهینه منجر شود. قیمتها نقش اساسی در تعیین این نقطه بهینه دارند.
اقتصاددانان طرفدار اقتصاد لیبرال مواکدا معتقدند انسان کلاسیکی رفتار خود را بر اساس سیگنالهای قیمتی تنظیم می کند و بهینه مصرف می کند و مثلا اصراف نمی کند.

اما آیا واقعا اقتصاد لیبرال انسان کلاسیکی و قیمتها را به حال خود تنها می گذارد؟

اگر اینگونه است چرا دولت با وظایف کلاسیکی خود در این اقتصادها نقش بازی می کند؟ مگر نه اینکه دولتها گاهی حداکثر مطلوبیت انسانهای فعال و مورد قبول را با محدودیت مواجه می کنند؟ مگر نه اینکه این دولتها با انحصار و تشکیل تراست مبارزه می کنند؟ پس چرا نمی گذارند انسان مطلوبگرای اقتصاد لیبرال با علامتهای قیمتی خودش انحصار را بشکند؟

چرا ما بازار رقابت کامل در عمل نداریم و تنها با فروض حاکم بر تئوریهای اقتصادی آنرا تصور می کنیم؟ مگر سیگنال قیمتی و دست پنهان آدام اسمیت زاییده این توریهای مبتنی بر GIVEN ASSUMPTION ها نیست؟

چرا در بطن اقتصاد لیبرال نا امنی اقتصادی نهفته است ؟ آنجا که بازر رقابت کامل می گوید بسیاری عرضه کنندگان می آیند و ناکارآمدها می روند و آنها که می روند در بازار کارا باید قربانی شوند ، این بهای اقتصاد لیبرال است. اما آمریکا مهد اقتصاد لیبرال برای جلوگیری از ورشکستگی صنایعش می آید برنامه حمایتی با کمک دولت می گذارد. یعنی کسانی که دولت را در تئوری نمی خواهند و ناامنی اقتصادی را در حدی بهای کارآمدی بازار می دانند. در عمل آنرا بر نمی تابند و با ابزار دولت کنترلش می کنند!


حالا آقا دکتر پژویان می آید در تلویزیون و می گوید اگر شیر آب تصفیه شده در منزل شما با آب تصفیه نشده یک قیمت برابر داشته باشد ؛ عقل سلیم حکم می کند که از آب تصفیه شده برای شست و شوی عمومی استفاده کنیم . اما اگر بهای متفاوتی داشته باشد سیگنال قیمتی شما را به سمت مصرف درست سوق می دهد.
آقای دکتر پژویان درست می گوید . اما پاسخ این سوالها را نمی دهد که:

اگر ما در منزل یک شیر آب داشته باشیم که فقط آب تصفیه شده داشته باشد و قیمت آن بالا برود ما چه انتخاب دیگری داریم؟
دولت وقتی اجازه نمی دهد که کسی دیگر وارد شبکه آب و برق و ... بشود، آیا انتخابی می ماند که سیگنال قیمت مصرف ما را درست کند؟
وقتی بنزین بالا می رود ما سیگنال می گیریم که از وسیله شخصی استفاده نکنیم، اما جایگیرن وقتی نیست.یعنی شبکه تاکسی ارزان قیمت، اتوبوس شهری و مترو به قدر کفایت نیست و شما را از مبدا به مقصدتان نیم رساندآیا نتیجه فقط این نیست که همان خدکت قبلی را دارید با قیمت بالاتر جدید می گیرید؟

تازه آقای پژویان نمی گوید که چرا در اقتصاد ایران زمین، خودرو ، کالاهای اساسی و بسیاری چیزهای دیگر از متوسط قیمت جهانی و در اقتصادهای مشابه بالاتر است؟
چرا خدمات مالی و قیمت کالاهای مالی بالا و دسترسی به آنها پایین است؟
چرا دستمزد نیروی انسانی در ایران از کشورهای مشابه پایین تر است؟

خب! آقای پژویان احتمالا فقط یک بعد از اقتصاد لیبرال را درک کرده و در طرح هدفمند کردن یارانه ها کلی دستمزد دریافت کرده است.

چر اقتصاد دانان ایرانی به کارکرد انتظارات و موجهای تورمی مربوطه بی توجهند؟
سالهاست ایران در حال تجربه اجرای کنترل نقدینگی برای مهار تورم و حذف سوبسیدها برای اصلاح الگوی مصرف است. اما نتیجه مثبت ؟ الله اعلم!

هیچ نظری موجود نیست: