۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

سرمایه انسان

سالها پیش آقای دکتر رنانی به مناسبت ازدواج یکی از دوستانم ، برای آقای تازه داماد در حاشیه کتابی متنی را به یادگار مرقوم فرموده بودند .
امروز تصادفا رونوشت آن متن را یافتم و مناسب دیدم که در اینجا به اشتراک بگذارم.


صدق اولین و آخرین سرمایه انسان است.
فرومگذاریدش، همچنانکه مگذاشته اید.
بویژه در زندگی نو،
تنها یکبار خروج از راه صدق، کافی است که یک زندگی تا آخر عمر اسیر سایه شوم شک و تجسس و نیرنگ شود.
و اهمیت حادثه را با احتمال آن نمی سنجند.
بلکه با شدت خطر آن می سنجند!

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

سهامداران ناکارآمد

سهامداران خصوصا سهامداران حقوقی که اکثریت سهام را در اختیار دارند و مدیران شرکت را انتخاب می کنند، دارای قدرت زیادی هستند. اما در ادبیات شرکت داری و به عنوان یکی از گروههای مهم و موثر در شکل گیری فعالیت بنگاههای اقتصادی از بهره وری و کارآمدی معاف هستند.
مدیران عامل وقتی کارکنان خود را از کار برکنار می کنند و یا برخی از فعالیتها را تعطیل می کنند، نزد افراد تبدیل به افراد بدی می شوند، در حالیکه عمدتا آنها به صاحبان شرکتهای خود خدمت کرده اند.قبلا هم گفت ام که مواردی دال بر این وجود دارد که سهامداران نسخه های تجویزیشان دیگر نخ نما شده است.

سهامداران بعضا بر اساس تشخیصهای خود دست به تغییر مدیران می زنند . اما در آینده وقتی شاخصها نشان می دهد که آنها تصمیمات اشتباهی را گرفته بوده اند . هیچ سیستمی وحود ندارد که ناکارآمدی آنها در تصمیم گیریشان را نشان دهد و آنها را بازخواست کند. ضمن اینکه در بسیاری موارد آنها دست به مغلطه می زنند.

قویا معتقدم ما نیازمند تحولی اساسی در فرهنگ سهامداری شرکتهای سهامی هستیم و در حال حاضر از این ضعف کسب و کارهایمان در رنج اند.

و اما...

این پست دویستمین پست این وبلاگ است.

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

قدرت اهداف

زندگی ممکن است کوتاه یا بلند باشد، اما کمال زندگی، به آنچه که برایش زیسته اید، بستگی دارد.


David starr Jordan

۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

دستاوردها چه خواهند شد؟

در میان وبلاگهای بسیاری که می خوانم ، به وبلاگ دیرتش باد نتنها علاقه ویژه ای دارم بلکه گاهی هم بدان غبطه می خورم.

آقای شعرانی کاری کرده کارستان! جهانی کردن روستایی دور افتاده با بضاعت مالی اندک تنها از آدمهای خلاق و خوش ذوق بر می آید.
این مصداق همان جمله مدیریتی است که می گوید: روزانه هزاران سیب بر زمین می افتد، اما مهم اینست که نگاه نیوتنی داشته باشید!

امروز یادداشت سوم تیر آقای شعرانی را که خواندم و دیدم که نوشته خداحافظ مدرسه کالو....

نگران شدم، نه برای آقای شعرانی که برای دستاورد او. مدرسه کالو ، در آینده چه را تجربه خواهد کرد؟ تلخ است که بگویم فرهنگ کاری ما بگونه ای شکل گرفته که در حفظ دستاوردهایی که برایمان به میراث گذاشته اند ، خوش سلیقه نیستیم.

از صمیم قلب آرزو می کنم آقای شعرانی تجربه ای را که دو بار داشته ام، هرگز تجربه نکند و یا اینکه آنقدر روح بلندی داشته باشد که هرگز پشت سرش را هم نگاه نکند!

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

برنامه ریزی شخصی

در مورد برنامه ریزی شخصی در اینجا و اینجا قبلا نوشته ام.

اکنون سه ماه یا 25 درصد از سال را پشت سر گذاشته ایم و اگر دیر بجنبیم، باید انتهای سال افسوس فرصتهای از دست رفته را بخوریم.

در پست قبلی هم این جمله که ما را دعوت می کند به یادداشت کردن اهدافمان تا بتوانیم آن را محقق کنیم در برنامه ریزی شخصی بسیار کاربرد دارد.

بهترین روش به اعتقاد من اینست که جدولی ماتریسی تهیه شود و در سطرهای آن اقدامات استراتژیک مورد نظر درج گردد. بعد در ستونها به ترتیب در اولین ستون شاخصهای سنجش عملکرد شما در مورد آن اقدام استراتژیک درج شود.مثلا اگر کنترل هزینه یکی از هدفهای شماست در خانه مربوطه درج کنید که ماهیانه سقف هزینه شما چقدر باید باشد. یا اگر ورزش کردن را درنظر دارید منظور کنید که در ماه چند ساعت ورزش خواهید کرد.

واقعیت اینست که در ابتدای سال نمی توان انتظار داشت به تمام اهداف رسید. لذا خوبست در ستون دوم شاخصهای سنجش عملکرد برای سه ماهه اول تنظیم شود که قاعدتا کمی آسان تر از شاخصهای کل سال است. مثلا اگر می خواهید در ماه 30 ساعت وقت برای مطالعه زبان انگلیسی صرف کنید و در ابتدای سال وقت کافی برای آند در دسترس نیست . لازم است برای سه ماهه اول سال هدفی ساده تر مثلا 15 ساعت را در نطر بگیرید.

در ستونهای بعدی ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد جای می گیرند و بعد شاخصهای سه ماهه دوم و ...

پایان هر ماه لازم است عملکرد خود را اندازه گیری کنید و در ستون ماه مربوطه و جلوی شاخص مربوطه درج کنید. اگر با هدف گذاری شما تطبیق داشت آن حانه را سبز رنگ، اگر 10 درصد انحراف داشت ، زرد رنگ ( یعنی چندان عملکرد بد نبوده) و اگر انحراف بیشتر بود قرمز می شود که یعنی عملکرد بد بوده است.

بعنوان مثال برنامه یک شخص فرضی در اینجا آمده است. توصیه می شود طی هر ماه روزهای شنبه اول صبح حتما قبل از هر کاری ابتدا جدول برنامه ریزی شخصیتان را مرور کنید.

قدرت اهداف

به کتابهای کوچکی که جملات ناب را در دل خود جای داده اند ، بسیار علاقمندم.
این کتابها در لحظاتی از زندگی که روح و اندیشه ما نیازمند خوراک یا تلنگری است
کارکرد مناسبی دارند.
کتاب قدرت اهداف یکی از آنهاست.
به تدریجی جملاتی را خواهم آورد.
و اما اولی از فردی ناشناس است:

اهدافی که یادداشت نمی شوند، در حد آرزوهایی باقی می مانند

۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

انتخابات


ا یران تا اواسط روز شنبه در هیجان مشخص شدن نتایج انتخابات دهیمن دوره ریاست جمهوری در تب و تاب است. این انتخابات مستقل از جنبه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اش (که چندان مورد توجه این وبلاگ نیست) از جنبه تحرک در بازار رکودی کسب و کارهای خرده فروشی هم حائز نکات مثبتی بود.
هزینه های ستادهای تبلیغاتی در بازار چاپ و کاغذ، پارچه، مواد غذایی و ... قطعا رونق ایجاد کرد و باعث افزایش مصرف و تحریک بخش تقاضا شد.
از سوی دیگر باعث شد عموم مردم در رابطه با پیوند شاخصهای کلان اقتصادی با شاخصهای خرد و ارتباط آن با شرایط عمومی زندگیشان بیندیشند.


۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

انتخابات ( گفتار دوم)

اقتصاد و سیاست خارجی دو موضوع اساسی مورد توجه همه نامزدهای ریاست جمهوری است. اما اقتصاد به دلیل قرابت زیادش با زندگی روزمره مردم مرکز عمده بحث هاست.


بیکاری در بین مفاهیم اقتصادی این روزها مهمترین واژه شمرده می شود و تمام کاندیداها در بازه آن بحث می کنند. بیکاری از این جهت مهم است که هم عامل است و هم معلول!

عامل بسیاری از پدیده های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. چرا که در اقتصادی که بیکاری وجود دارد ناهنجاریهای اجتماعی مثل دزدی، فحشا و اعتیاد بوجود می آید و گاه باعث ناآرامیهای اجتماعی، افزایش مطالبات صنفی و بعضا شورشهای منطقه ای می شود که فضای سیاسی جامعه را مخدوش می نماید. از طرف دیگر وجود نا امنی در سطح جامعه باعث اختلاس، دزدی ، افزایش فشار به شرکتهای بیمه برای بازپرداخت خسارتها ، رشد مطالبات از صندوقهای تامین اجتماعی بابت پرداخت مستمری بیکاری و ... می شود که بلحاظ اقتصادی موج نامتعارفی از تقاضا را شکل می دهد که تعادلخای گذشته را مخدوش می نماید.


بیکاری معلول بسیاری مولفه های اقتصادی و سیاسی و حتی اجتماعی است.

دربخش اقتصادی عواملی چون: فصای کسب و کار نا سالم، هزینه های معاملاتی بالا، رکود، بی ثباتی تصمیمات و ضوابط اقتصادی، ناتوانی در رقابت با رقبای خارجی، سیاستهای پولی و مالی نامناسب و ...

در بخش سیاسی عواملی چون:روابط خارجی متشنج، درگیری و نزاعهای گروههای سیاسی داخلی و ...

دربخش اجتماعی عواملی چون: پایین بودن امید به زندگی، اندیشه سوداگری، فرهنگ کار ناسالم و...

همگی می توانند تولید کننده بیکاری در یک اقتصاد ملی باشند.


بنظر می رسد تمامی کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری علاقمندند که با بیکاری مبارزه کنند ولی هیچکدام صریحا نمی گویند که می خواهند چه بکنند و برنامه هایشان چیست؟

آقای احمدی نژاد ، در سالهای قبل از طریق طرح بنگاههای زود بازده تلاش کرد با بیکاری مبارزه کند. اما این طرح به دو دلیل ناکام ماند. اول اینکه وامهای اعطایی یا بعضا در امر تولید بکار گرفته نشد و سر از بازار املاک و تجارت درآورد یا اینکه در اختیار افراد غیر متخصص قرار گرفت.دوم اینکه با بروز موجهای تورمی و تمایل دولت به اجرای سیاستهای انقباظی پولی عملا این طرح که با پرداخت وامها زنده بود رو به افول نهاد. لذا همین طرح الان مرکز نقد رقبای انتخاباتی ایشان هم هست.


در مورد کاندیداهای دیگر هم باید دید در آینده چه برنامه دقیقی ارائه خواهد شد. اما چند نکته قابل توجه است:


  • در چند سال اخیر بسیاری از واحدهای تولیدی کشور از طریق کاهش نیروی انسانی به دنبال صرفه جویی در هزینه ها بوده اند. مستقل از ارزیابی اینکه این سیاست چقدر موثر است باید گفت رکود در پروژه های عمرانی به همراه کاهش نیروی انسانی واحدهای تولید به جمع بیکاران کشوذ گروهی را اضافه کرده که پیش از این شاغل بوده اند .

  • بحران اقتصادی بین المللی سبب شده قیمت نفت کاهش و درآمدهای اقتصاد ایران را کاهش دهد . لذا سالهای پیش رو برای دولت آینده سالهای سختی خواهد بود.

  • بنگاههای بزرگی مثل شستا باید بدانند که مسولیت اجتماعی بارزی را بعهده دارند. در چهار سال گذشته مدیران این خانواده بزرگ قویا بر کاهش نیروی انسانی شرکتهای تابعه اصرار داشته اند و حالا باید خود قضاوت کنند که اولا فایده اقتصادی این سیاست چه بوده و دوما آیا صلاح است که جامعه ای اینگونه تبعات را تحمل نماید؟در واقع آیا نمی شد بجای کاهش نیروی انسانی که اثرات صرفه جویی هزینه ای آن اندک است به دنبال افزایش راندمان و بهره وری از طریق اصلاح فرایندهای تولیدی و اجرایی می بودند