۱۳۸۷ دی ۱۰, سه‌شنبه

عجب صبری خدا دارد!

من تلاش کرده ام که حتی الامکان از موضوع اصلی وبلاگ خارج نشوم. لذا در مورد خیلی از مناسبتها، اتفاقات و حتی موضوعاتی که خارج از بحث اصلی اینجاست سکوت می کنم.

اما در مورد برخی مسائل واقعا نمی شود چیزی نگفت. وقتی اخبار غزه را پیگیری می کنی ، چطور می توانی زیر بار این همه بیرحمی و شقاوت تاب بیاوری؟!

واقعا عجب صبری خدا دارد. که این مخلوقات ناخلف اینگونه شقاوت و دد منشی را ببار می آورند.

خدایا چرا آه این کودکان بی گناه و مظلوم دامن این جنایتکاران را نمی گیرد.


پی نوشت :عکس از اینجا

گوش شنوا

در حیرتم!

در بعضی سازمانها پرسنل فقط محتاج اینند که یک کسی چند دقیقه برایشان وقت بگذارد و حرفشان را بشنود.

خیلی انتظار زیادی نیست، اما دریغ!

تغییرات تکنولوژیکی

تغییرات تکنولوژیکی مستلزم هوشیاری زیادی از سوی مدیران سازمانها می باشد.
مادامی که این مدیران به روز نیستند سازمانهایشان در گرداب بی خیالی دفن می شوند.
در بیشتر موارد درک این مسئله که سازمان شما هم به این بیماری مبتلا خواهد شد بسیار مشکل است و فقط وقتی که کار از کار می گذرد ، متوجه می شوید.

در ایران جابجایی مکرر مدیران هم در سطح بنگاهها و هم در سطح هلدینگها نتنها انباشت سرمایه ، تجربه و حفظ حافظه تاریخی را با مخاطره مواجه کرده است .بلکه بنگاهها را از آسیبهای ناشی از تغییرات تکنولوژیکی در امان نمی گذارد.

یه همین دلیل است که دیگر شرکتهایی مثل پارس الکتریک آرام آرام به فراموشی سپرده شده اند.

۱۳۸۷ دی ۹, دوشنبه

کیفیت نیروی انسانی

در ادامه دو پست قبلی ( 1 و 2 ) امروز به مطلب جالبی در این را ستا از کتاب "یک شرکت و باورهایش" برخوردم که قبلا هم در اینجا و اینجا از آن مطلبی را آورده بودم.

یقینا نمی توان هیچ جایگزینی برای روابط خوب انسانی و اخلاقیات مثمری که با خود به ارمفان می آورند تعیین نمود.لازم است که افراد خوب و معتقدی داشته باشید تا شغل خود را به خوبی انجام دهند تا به اهداف سود آوری خویش برسید.
اما افراد خوب به تنهایی کافی نیستند .
تا افراد شما شغل خود را دوست نداشته باشند، اگر در کار خود غرقه نگردند، اگر نگران آن باشند که مبادا با آنها غیر منصفانه رفتار شود ، محال است بتوان تجارتخانه ای را به موفقیت رسانید.
صحبت نمودن در مورد روابط انسانی شایسته بسیار آسان است. درس واقعی آنست که مرتب بر روی این روابط کار کرده و پیگیر آن باشید و یقین حاصل کنید که مدیرانتان زیر دستتان نیز همپای شما هستند.

۱۳۸۷ دی ۷, شنبه

سرمایه انسانی

یکی از مفاهیم ارزشمندی که هم در ادبیات توسعه اقتصادی و هم در سطح ادبیات مدیریت بنگاههای اقتصادی دارای جایگاه رفیعی می باشد بحث سرمایه انسانی می باشد.

بنظر من این موضوع در سطح اقتصاد ایران خصوصا در حوزه بازار سرمایه و اداره بنگاههای اقتصادی آنقدر اهمیت دارد که می توان با توجه به ظرایف آن بخش عمده ای از ناکارآمدیها را برطرف و به سطوح کیفی بالاتری نائل شد.

اما گاه هم از سوی پرسنل و هم از سوی کارفرمایان این مفهوم با سوء برداشت مواجه می شود.

گویی هر کس که تبدیل به نیروی کار شد ، همانا سرمایه انسانی است.

فراموش نکنیم که نیروی انسانی شایسته مترادف با سرمایه انسانی می باشد.

لذا افرادی که قادر نیستند انضباط سازمانی را بپذیرند، وظایف خود را دقیق انجام دهند، خلاقیت داشته باشند و ... جزء سرمایه انسانی شایسته قرار نخواهند گرفت.

به بیان دیگر اقتصادهای ملی و بنگاههای اقتصادی باید به دنبال افزایش سرمایه انسانی شایسته باشند.

۱۳۸۷ دی ۳, سه‌شنبه

شخصیت پرسنل

یاد مان نرود که اگر به پرسنل تحت مدیریتمان احترام بگذاریم در واقع بخودمان احترام گذاشته ایم.
رفتار پرسنل یک سازمان و رفتار ما با آنها نشانه شخصیت مدیریتی ماست.
آن سازمان تابلوی تمام نمایه ماست.


حال انتخاب با خود ماست که می خواهیم چگونه دیده بشویم.

خسته




دوستی درد دل می کند و می گوید:


خسته ام که دیگر نسبت به آنچه می کنم و هستم، افتخار نمی کنم.


و من تنها او را می نگرم.

۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

قمر در عقربه

"اوضاع قمر در عقربه" اصطلاحی است که در ادبیات روزمره مردم می شنویم و اشاره به اوضاع نابسامان دارد.
ستاره شناسان یا آسترولوژیستها هم مقاطعی از زمان را قمر در عقرب می نامند و اشاره دارند که صورفلکی و نیروهای مترتبه شرایط مناسبی را ندارند.

در مباحث برنامه ریزی اقتصادی و مدیریت بنگاه وقتی شرایط و روند متغیرها به سمت نابسامانی و واگرایی می روند ما تنها درصدد تحلیل شرایط بر می آییم و تلاش می کنیم برای مشکلات راه حل بیابیم.

انسانها گاه پس از بروز مشکلات پی در پی در زندگی روزمره شون ، کلافه می شوند و از اینکه تو مدار شوم مشکلات قرار می گیرند ابراز شکایت می کنند.

چندیست من هم گرفتار همین مشکلات و گره های پی در پی هستم . آخریش هم اینکه زمین خوردم و فعلا پام رو گچ گرفتم.

دارم فکر می کنم چطور می شود از این اوضاع قمر در عقرب رهایی جست.


پی نوشت: یکی از دوستان از متفکری نقل قول می کرد: که ما در زمانه ای زندگی می کنیم که دائما روح مردان به مبارزه طلبیده می شود

۱۳۸۷ آذر ۲۸, پنجشنبه

اسباب بازی

امروز ویدئویی را می دیدم که پدری در حال بازی با کودکش برای او روزنامه پاره می کرد و کودک با پاره شدن هر بار روزنامه آنچنان از ته دل می خندید (ریسه می رفت) که نگو و نپرس.

دیروز یکی از اقوام خیلی نزدیک می خواست به پسرم یک صفحه بزرگ برچسب هدیه بدهد خواهش کردم یک دانه از عکسها را ببرد و همان را به او بدهد و در ادامه گفتم در هر دو صورت این پسر به یک اندازه خوشحال می شود پس بهتره با هدیه دادن هر تکه در هر بار او را چند بار هوشحال کنید.

وقتی پدر می شوی علاقه داری فرزندت در راه رشد با هیچ مانعی روبرو نشود و فی الوافع می خواهی برایش کم نگذاری.
اسباب بازی یکی از وسایل رشد و پرورش کودک شماست و خرید انواع آن در واقع برای پدر و مادرهای امروزی گویی شاخصی است برای اینکه نشان بدهد برای فرزندشان چیزی مک نمی گذارند.

اما چنانچه به اسباب بازیهای متنوع و زیاد و در بسیاری از مواقع گران قیمت فرزندانمان که نگاه می کنیم می بینیم ضمن صرف پول قابل توجه که عمدتا سریعا هم تخریب می شوند . کمکی هم در رشد خلاقیت فرزندانمان نمی کند.

تصورم اینست که مهمترین کمک ما به کودکانمان اینست که خلاقیت آنها را رشد دهیم بطوریکه آنها یاد بگیرند از امکانات موجود بهترین استفاده را بنمایند لذا برای این مهم باید با محدودیت امکانات هم مواجه باشند تا خودشان اسباب بازیشان را فراهم کنند یا بسازند.

سعه صدر

داشتن سعه صدر و تحمل یکی از توصیه های دینی ماست.
پدرم همیشه این جمله را ورد زبان دارد " خداوند صبر ایوب بدهد"

من نمی دانم که آشنایانم مرا آدمی صبور می پندارند یا نه؟ اما تلاش می کنم که صبور باشم.
در سبک مدیریتی ام تلاش می کنم آنی تصمیم نگیرم و بخودم فرصت بررسی موضوع را بدهم. جالب است که تجربه هایی دارم که در اثر تصمیمات آنی ، آسیبهایی را دیده ام.

من از رفتار بعضی از مدیرها بسیار تعجب می کنم که آنی تصمیم می گیرند و واکنش نشان می دهند. گویی به محض آنکه پالسی را دریافت می کنند باید چیزی بگویند یا کاری انجام دهند.غافل از اینکه شاید با بررسی جوانب و دریافت اطلاعات جدید اوضاع را بتوانند بهتر ببینند و بهتر تصمیمی را اخذ کنند که نزدیک تر به هدف باشد.
خدا می داند که سازمانها در اثر عدم توجه مدیرانشان به همین آموزه کوچک ، چقدر تا کنون آسیب دیده اند.


توجه: منظور من این نیست که آنقدر کند تصمیم گیری شود که فرصتها از دست برود.

۱۳۸۷ آذر ۲۶, سه‌شنبه


عید بر شما مبارک

ابزار کار


آیا پرسنل ما ابزار کار ما هستند؟ یا اینکه پرسنل سرمایه ما هستند.

در بازار کسب و کاری که ارزش مدیریت و تقاوت بین مدیر عاقل و قابل با دیگری فراموش شده، وای به حال پرسنل!
پی نوشت: عکس را از اینجا عاریه گرفتم.

مالی و اداری

سلیقه مدیریتی من اینست که در سازمانها بخش مالی و اداری از یکدیگر جدا باشند.
دلیل این موضوع هم بر می گردد به تفاوت ذاتی هر یک از این دوبخش.
مالی همواره نگران هزینه هاست و مخارج بخش اداری را هزینه می بیند و پرسنل شرکت هم نسبت به دریافت امکانات مورد توقع خود از نحوه نگاه مالیچیها گله مند می شوند.
اداری هم اگر به نیروی انسانی به عنوان سرمایه یا نهاده تولید و خدمات نگاه کند متقاضی اقداماتی است که به هر حال با خود بار هزینه ای دارد و آثار مثبت آن نیز در کوتاه مدت قابل رهگیری نخواهد بود.

هرگاه مالی و اداری در یک سازمان تحت یک مدیریت یا معاونت قرار گرفته است . با توجه به اینکه بخش مالی و حسابداری سازمان نیازمند متخصص امور مالی است نهایتا مدیر یا معاون ذیربط در برخورد با مراکز هزینه ای با سختگیری رفتار نموده است.
از سوی دیگر مطالبات نیروی انسانی و امور اداری چنان از ایشان وقت می گیرد که امور حرفه ای بخش مالی و حسابداری نیز دچار مشکل می شود.
اما نکته جالب اینکه :
تجربه جدا کردن امور مالی و اداری را در دو شرکت داشته ام و در هر دو بار مشاهده شده که مدیران مالی از واگذاری کلیه وظایف امور اداری امتناع می کنند و در بهترین حالت علاقمندند فقط حوزه حقوق و دستمزد و کارگزینی را واگذار کنند و علاقه ای به واگذاری تدارکات ندارند.

۱۳۸۷ آذر ۲۴, یکشنبه

موانع ارزانی

تیتر اغلب روزنامه های امروز تهران حامل پیان وزیر بازرگانی و رئیس بانک مرکزی است که ارزانی در راه است.
بنظر من چند مانع بر سر ارزانی وجود دارد که ممکن است سرعت آنرا کند یا حتی آنرا متوقف نماید.
چسبندگی قیمتها: بارها در مورد چسبندگی قیمتها که عمدتا ناشی از انتظارات فعالین اقتصادی است گفته ام که در اینجا و اینجا می توانید یادداشتهای قبلی را ببینید. بنظرم در اقتصاد ایران بدلیل شرایط تورمی آن فعالین اقتصادی براحتی حاضر به فروش کالا و خدمات با قینتهای پایین تر نخواهند بود.
نرخ ارز: با توجه به اینکه نرخ برابری دلار به ریال طی چند ماه اخیر رشد فزاینده داشته است لذا واردات کالاهای مصرفی که عمدتا بر پایه دلار می باشد چندان با کاهش قیمت مواجه نخواهد شد لذا در بهترین حالت ما شاهد رشد قیمتها نخواهیم بود. البته خوشبختانه با کاهش نرخ یورو به ریال صنایعی که دارای واردات یا وامهایی به یورو بوده اند با کاهش هزینه های مالی و مالا قیمت تمام شده مواجه خواهند شد.
جریان نقدینگی: سیاستهای انقباظی پولی بانک مرکزی بب شده اکثر تولید کنندگان و حتی کسبه با مشکل نقدینگی مواجه شوند. این کمبود نقدینگی سبب می شود تولید کننده از دسترسی به مواد اولیه ارزان قیمت به قیمت کمتر محروم و در زیر ظرفیت مناسب تولید نماید که نهایتا کالاهای تولیدی با قیمت تمام شده مناسبی عرضه نخواهد شد

۱۳۸۷ آذر ۲۳, شنبه

روش مدیریت چینی باستانی

بعضی کتابها اگر چه حوصله خواننده را سر می برند . اما من حیفم می آید که آنها را در نیمه رها کنم. کتاب "ماجراهای یک مشاهده گر" هم یکی از آنهاست.
در حین مطالعه به نکته ای بر خوردم که بیان آن خالی از فایده نیست.
مناسب است نگاهی به روش باستانی چینی در اداره سازمانها که از دوران امپراطور "هان" تا کنون ادامه داشته ، بیاندازیم.در این روش مدیریت ارشد ، مبانی مدیریت خود را بر روشهای زیر استوار می نماید:
از طریق ایجاد باندهای مختلف درون سازمانی، از طریق دور زدن کسانی که صاحب عنوان، دفتر، مسئولیت بودند، از طریق تشویق پرسنل متوسط سازمان به تماس مستقیم با او و در عین حال منع و غدغن کردن آنها به گفتن موضوع به روسایشان، و با گرم نگه داشتن تنور دشمنی، عدم اعتماد متقابل، توطئه ها و دسته بندی های دشمنانه.

پی نوشت: فکر نمی کنید ،رفتار بعضی از مدیران شرکتهای ایرانی هم شبیه مدل چینی باستانی است.

۱۳۸۷ آذر ۲۱, پنجشنبه

آرامش

از کتاب بادبادک باز:

آرامش راحتی است، آسایش خیال است.
آرامش پیچاندن پیچ زندگی در پایین ترین حد است.
سکوت خاموش کردن آن پیچ است.
بستن آن است.
بستن تمام آن.

۱۳۸۷ آذر ۱۷, یکشنبه

وظایف کلاسیک

یکی از مشکلات شرکتهای ایرانی اینست که افراد، بخشها و حتی گاهی سازمان فراموش می کند که وظایف کلاسیک خود را درست انجام و یا اصولا انجام دهد و پس از بروز مشکل است که از روند جاری فعالیت ابراز نگرانی می شود.
بعنوان مثال انتظار می رود که یک منشی قادر باشد وظایف کلاسیک خود را انجام دهد یعنی با کامپیوتر آشتا، مسلط به تایپ، فایلینگ و تنظیم برنامه ملاقاتها و .. را بداند . حال اگر روابط عمومی قوی، تسلط بر ویرایش ادبی ، دقت در برقراری ارتباطهای تلفنی را هم داشته باشد . جزء مزیتهایی خواهد بود که ورود به مراتب شغلی بالاتر را بر او آسان می کند . به هر حال اگر فردی حائز توانایی اجرای وظایف کلاسیک نباشد، پس نباید برای سمت منشی هم بکار گرفته شود.
اما در شرکتها می بینیم که فرد کاملا بی تجربه و نا آشنا به وظابف کلاسیکی را بکار می گیرند و بعد گله می کنند که وظایف در دفتر مدیریت روی زمین مانده است.
مدیرعامل را منصوب می کنند غافل از اینکه وی وقت کافی برای سازمان نمی گذارد و به دنبال روابط و لابیهای شخصی خویش است.
امور مالی گزارشات روزانه و مقطعی خود را تهیه نمی کند.
فرایند خرید ملزومات مصرفی و اقلام تدارکاتی تعریف نمی شود.
این گرافتاریها در شرکتهای ایرانی بوفور دیده می شود و نشان از این دارد که ما فراموش کرده ایم که افراد، بخشها و سازمانهایمان حداقل باید قادر به اجرای وظایف کلاسیکی خود باشند.

۱۳۸۷ آذر ۱۲, سه‌شنبه

همیشه حق با مشتری است

از کتاب یک شرکت و باورهایش:


... اینها کارهای کوچکی نیستند. رابطه بین تاجر و مشتری، اعتماد متقابلشان، اهمیت شهرت و سابقه، ایده همیشه حق با مشتری است، اگر به وسیله شرکتی به نحوی شایسته رعایت گردند، می توانند تفاوتی فاحش در مقصد آن شرکت داشته باشند.

۱۳۸۷ آذر ۱۱, دوشنبه

ایران از نگاه افغان

از کتاب بادبادک باز :

حسن شش را کنار گذاشت و سر باز را بر داشت. در رادیو داوودخان مطلبی درباره سرمایه گذاری خارجی اعلام می کرد.
گفتم: "می گوید روزی تو کابل تلویریون خواهیم داشت."
"کی؟"
"داوودخان، خره، رییس جمهور."
حسن هر هر کرد. گفت: "شنیده ام که تو ایران دارند."آهی کشیدم. "امان از این ایرانیها..." برای بیشتر هزاره ها ایران یک جور پناهگاه بود – حدس می زنم دلیلش این بود که بیشتر ایرانیها مثل هزاره ها شیعه هستند. اما چیزی که معلمم آن سال تابستان در باره ایرانیها گفته بود، یادم مانده.می گفت آنها لبخند بر لب حرفهای شیرین می زنند و با یک دست با محبت به شانه ات می کوبند و با دست دیگر جیبت را خالی می کنند. این حرف را به بابا گفتم و او جواب داد که معلمم یکی از آن افغانهای حسود است و به ایران حسادت می کند، چون ایران یکی از قدرتهای در حال رشد آسیات و خیلی از مردم دنیا حتی نمی توانند افغانستان را روی نقشه پیدا کنند. شانه بالا انداخت و گفت: "گفتن این حرف آزار دهنده است، اما رنجیدن از حقیقت بهتر از تسکین با دروغ است."

۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه

گرانی

مشتری بعد از خرید دو بسته کوچک آجیل از فروشنده می پرسد : چقدر شد؟
فروشنده می گوید: بیست هزارتومان
فروشنده پس از لحظاتی با مکث می گوید:ببخشید آنقدر گران شده که ما از روی مشتریها خجالت می کشیم.

۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه

درک اهمیت امنیت شغلی پرسنل

از کتاب یک شرکت و باورهایش:
بعضی افراد که شغل خود را در شرایطی محقرانه شروع نموده اند، پس از آنکه به شرایط بالاتر از حد متوسط می رسند نسبت به افراد زیر دست خود به دیده تحقیر می نگرند.
برخی دیگر افرادی هستند که هنگامی که به سطوح رهبری می رسند ، به آن درجه از احترام منحصر بفرد و درک عالی دست یافته اند که نسبت به افراد زیر دست و متوسط احساس همدردی داشته و تمایل به حل مشکل آنان را دارند .آنها تشخیص می دهند که افراد کم اقبال ، در یک جامعه صنعتی مدرن ، قربانیان فشارهایی هستند که خارج از کنترلشان می باشد. همین گرایش مبنای بسیاری از تصمیماتی می گردد که در مورد افراد می گیرند.
تی جی واتسون نیز در این مقوله اخیر قراار داشت. او خود اوقات سخت ، کار شاق، و حتی بی کاری را تجربه نموده بود ، به همین دلیل اکثر مشکلات طبفه کارگر برایش قابل درک بود و از همه مهمتر اینکه به خوبی می دانست که مهمترین مشکل این طبقه از مردم ، امنیت شغلی است.

۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

وظیفه رهبران شرکتها

مسئولیت حفظ سنت و وجاهت یک شرکت بر عهده مدیران آن شرکت است.
نمی توان آن را به شانس واگذار نمود.

۱۳۸۷ آذر ۴, دوشنبه

انبساط خاطر


مدتها بود که کتاب داستان یا رمان نخوانده بودم . شاید آخرین بار کتاب دلبرکان غمگین من را هفت ،هشت ماه پیش به دلیل حس کنجکاوی ناشی از ممنوعیت تجدید چاپ آن خواندم و البته در پایان فقط نتیجه گرفتم که وقتم را تلف کردم. البته این ناشی از بی میلی ساختاری من جهت مطالعه داستان و رمان می باشد.

اخیرا کتاب عطر سنبل - عطر کاج را که ترجمه Funny In Farsi هست را خواندم و البته اینبار بسیار لذت هم بردم. اگر می خواهید لحظاتی را با انبساط خاطر بگذارینید .این کتاب را فراموش نکنید.

۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

سایز رهبران شرکتها

رهبران را با مسائلی که در گیر می شوند بسنجید.
هر کس لباسش را به اندازه خودش می دوزد.

جان ماکسول

۱۳۸۷ آبان ۳۰, پنجشنبه

لذت اینترنت پرسرعت

در خبر ها آمده است که مالزی جزء پنج کشور برتر در آسیا و اقیانوسیه به لحاظ دسترسی آسان به اینترنت شناخته شده است.

انصافا تهیه اینترنت در مالزی بسیار آسان و سرعت آن لذت بخش است.

اگرچه یکی از بانیان ورود اینترنت پرسرعت و خصوصا از نوع بی سیم آن هستم اما از شرایط موجود اینترنت ایران راضی نیستم. همانطور که
قبلا هم گفته ام.واقعا سرعت اینترنت در تهران عذاب آور است. با رشد تقاضایی که برای این خدمت در ایران متصور است. سرمایه گذارها بسیار کند عمل می کنند.
البته اینترنت تهران چند مزیت هم دارد از جمله اینکه شرکتها اینترنت را ماهانه عرضه می کنند در حالیکه در مالزی قراردادها سالیانه است.بعلاوه شرکتهای متنوعی اینترنت ارائه می کنند و رقابت بین آنها وجود دارد درحالیکه در مالزی شرایط انحصاری است

۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

آثار رکود جهانی

توی چند پست قبل تر تلگرافی نوشتم ،
شرایط رکودی حاکم بر اقتصادهای ملی ناشی از بحران مالی دنیا سبب شده شرایط طرف تقاضا در معاملات تعیین کننده باشد.
ام واقعیت اینست که موضوع خیلی جدی هست و واقعا باید حسابی بدان پرداخت.
هر روز ایمیل هایی را از دوستان چینی ام دریافت می کنم که یا قیمت محصولاتشان را کاهش داده اند و یا از وضع بد اقتصادی گله می کنند.ظاهرا شرکتهای چینی در حال اخراج پرسنل خود و کاهش هزینه ها هم هستند.
در مالزی اوضاع بازار ملک و خودرو هم چندان مناسب نیست و تاحدودی قیمت ملک و اجاره کاهش یافته است.

۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبه

۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه

بازار و رکود

شرایط رکودی حاکم بر اقتصادهای ملی ناشی از بحران مالی دنیا سبب شده شرایط طرف تقاضا در معاملات تعیین کننده باشد.

۱۳۸۷ آبان ۲۴, جمعه

سرمایه گذاری در دبی

سال قبل اینروزها طی سفری که به دبی داشتم یکی از دوستان اصرار داشت که یکی از آپارتمانهای پروژه جدیدی را پیش خرید کنم ودر صورت عدم تمایل هر وقت که اعلام کنم می توان آنرا بسرعت و با قیمت خوب واگذار کرد و سود مناسب هم برد.
در آنموقع هر چه حساب کردم و با خودم کلنجار رفتم بدون اینکه دلیل اقتصادی و تحلیلی خاصی داشته باشم ، متقاعد نشدم که اینکار را انجام دهم. چراکه یک حس درونی مرا باز میداشت.
امشب همان دوست می گفت اوضاع ملک در دبی اصلا خوب نیست!

راستی سرنوشت این حجم انبوه سرمایه های ایرانیها که در املاک دبی حبس شده چه می شود؟

۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه

مافیا؟! در برابر تنبلها !

این مصاحبه نائب رئیس انجمن صنایع همگن پلاستیک خیلی بامزه است.

ایشان می گوید:
«تولیدكنندگان واقعی و كارخانه‌داران مواد پلاستیكی در شرایط كنونی توان خرید به یكباره و به صورت نقدی مواد اولیه عرضه شده در بورس كالا و محصولات پتروشیمی را ندارند».

یعنی کارخانه ها دچار مشکل نقدینگی هستند و قادر به خرید نقدی مواد اولیه نمی باشند. پس راه حل چیست؟
یا باید سهامداران سرمایه در گردش در اختیار شرکتهایشان بگذارند.که معمولا این کار را نمی کنند.
یا باید شرکتها از بانکها وام بگیرند . که با سیستهای انقباظی فعلی مشکل است ضمن اینکه ممکن است سقف وام شرکتها در سیستم بانکی پر باشد.
یا تولید کننده مواد اولیه باید با تاخیر مبلغ فروش را دریافت کند .که عملا عرضه محصولات در بورس یعنی فروش نقدی و این امکان دیگر وجود تدارد.
یا باید مبالغ دریافتی از مشتریان زودتر دریافت شود (دوره وصول مطالبات کاهش یابد) که احتمالا رقابت در بازار و رکود این امکان را هم منتفی می نماید.

از میان راه حلهای فوق آقای مصاحبه کننده فقط با بازی با کلمات خواسته فضایی را ابجاد و مظلوم نمایی کند.می گوید:

«در حال حاضر مواد اولیه پلاستیک توسط گروهی به صورت عمده خریداری می‌شود كه پس از آن این محصولات را با 20 درصد افزایش قیمت به تولیدكنندگان مواد پلاستیكی عرضه می‌كنند».

در واقع این گروه حتی اگر 20 درصد هم واقعا سود ببرند دارند چند کار انجام میدهند:
اول ریسک بالایی را بر می دارند چون به مشتریانی می فروشند که از بانک نتوانسته اند وام بگیرند.سهامدارن و شرکاء سرمایه در گردش تزریق نکرده اند. مشکل فروش محصول هم دارند.
دوم حتما بصورت مدت دار می فروشند . چون اگر مشتری آنها قادر به خرید نقدی بود که از بورس می خرید.
سوم اینکه ایشان گفته تولیدکنندگان قادر به خرید یکباره نیستند پس یعنی این گروه خرید عمده می کنند و در حجمهای کمتر خرده فروشی می کنند.

از نظر اقتصادی این گروه در حال ارائه خدمت و ارزش افزوده هستند. حال تیتر فعالیت مافیای پلاستیک در بورس كالا تنها یک فرافکنی است.بنظرم این آقا باید در انجمن خود بدنبال مبارزه با تنبلی باشد.

۱۳۸۷ آبان ۲۲, چهارشنبه

احترام به سازمان خود

به مسول ایران ایر که در حال صدور کارت پرواز و گرفتن چمدان هاست ، می گویم : آقا قبلا صندلی ما تعیین شده. چرا صندلی دیگری را اختصاص داده اید!
می گوید: چه کسی این کار را کرده؟ می گویم: باشگاه اسکای گیفت.
نیشخندی می زند و سری تکان می دهد. اینطور برداشت می کنم که:
برو بابا دلت خوشه! یا
اونا دیگه چی کارن! یا
سرکاری بابا جون!

نمی دانم!بهرحال حس بدی بمن دست داد.

واقعا چرا ما به پرسنل خودمان یاد نمی دهیم که به سازمانشان احترام بگذارند.جرا این همه امکانات را بخاطر فقدان آموزش تلف می کنیم.
چرا باید خدماتی که در ایران ارائه می کنیم به خدمت گیرنده این تذکر را دائم بدهد که اینها کپی شده و تقلیدی است.پس بهمین خاطر اعضای سازمان آنرا باور ندارند.
مگر نه اینکه ما همه چیز داریم؟ اما مدیریت چه؟

تغییر


اینروزها بدلیل برنده شدن اوباما در انتخابات ریاست جمهوری اوباما واژه "نغییر" زیاد شنیده می شود.چراکه وی با شعار "تغییر " بمیدان آمد و الان جهان مترصد آنست که ببیند چه می شود؟

من فکر می کنم که تغییر بیش از آنکه مفهومی سیاسی یا حکومتی باشد. مفهومی استراتژیک در حوزه مدیریت است. در واقع لزوم بازنگری در رویه های موجود کشوری مثل آمریکا با توجه به شرایط محیطی هم از جنبه داخلی و هم جنبه بین الملل، سبب شده که نیاز به تغییر ملموس شود.

در کربن ایران که بودم ، یکی از شماره های مجله صنعت کربن را به مقوله "تغییر " اختصاص دادیم و از زوایای مختلف به موضوع پرداختیم. بی شک هرجا که سازمانی شکل گرفته است، بازنگری در رویه ها با گذر زمان و تغییر شرایط جدی می شود. آنقدر جدی که در مناسبات سیاسی و انتخاباتی کشوری مثل امریکا تبدیل به عنصری تعیین کننده می شود.


پ.ن:
1- امروز از تهران برگشتم کوالالامپور.در اولین فرصت به ابنترنت وصل شدم واقعا سرعت اینترنت در تهران عذاب آور است. با رشد تقاضایی که برای این خدمت در ایران متصور است. سرمایه گذارها بسیار کند عمل می کنند.
2- هوای کوالالامپور گرم 28 درجه و شرجی است . الان هم باران استوایی آغاز شده است.
3- در آستانه تجربه جدیدی در مدیریت هستم. دارم برای درک تغییر در زندگی کاری و شخصی و ایجاد تغییر در رویه های شرکت و کسب و کاری جدید آماده می شوم.

۱۳۸۷ آبان ۲۱, سه‌شنبه

اکثریت نادان و اقلیت خائن

شما هم حتما روزانه ایمیلهایی دریافت می کنید که از طریق دوستان متفاوت ولی با محتوای مشابه ارسال می شود.بعضا اینها بر می گردد به حال و هوای جامعه در مقاطع خاص.
اینروزها دائما از طرق مختلف که به هم لزوما ربطی هم ندارند ایمیل زیر را دریافت می کنم که بنظرم به عنوان نکته ای که تاکید بر توانایی جوامع برای تغییر سرنوشت خود دارد، قابل تفکر است.


اوریانا فالاچی در یک مصاحبه از وینستون چرچیل سوال می کند
آقای نخست وزیر، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی اقیانوس هند می روید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید ،
اما این کاررا نمی توانید در بیخ گوش خودتان یعنی در ایرلند که سالهاست با شما در جنگ و ستیز است انجام دهید ؟
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ می دهد:
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج هست که این دوابزار مهم را درایرلند دراختیار نداریم
خبرنگار سوال می کند این دوابزار چیست؟ چرچیل در پاسخ می گوید!
اکثریت نادان و اقلیت خائن

۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه

فایده مشتری سخت گیر

در ایران همه چیز داریم. منظورم اینست که در مقایسه با بسیاری از کشورها از لحاظ سخت افزار کاملتریم.اما مشکل در نرم افزار،آموزش و نظارت هست. همه این سه هم در مدیریت خلاصه می شود.
اگر مصرف کننده(مشتری ایرانی) به هنگام دریافت خدمت و کالای خود ، از لحاظ کیفیت سخت گیر باشد آنگاه عرضه کنندگان خدمات و کالاها مراقب رفتار خود خواهند بود.
پنجشنبه برای دریافت رمز اینترنتی رفتم بانک اقتصاد نوین سعادت آباد ، کارمند مربوطه پس از چند دقیقه گفت شما در شعبه آفریقا حسابی دارید که لازم است آنرا ببندید. چون در حال حاضر سیستم قادر به تخصیص رمز اینترنتی نمی باشد.گفتم من از وجود آن حساب مطلع نیستم! بعد از تماس ایشان با شعبه آفریقا معلوم شد که اداره مرکزی راسا حساب قرض الحسنه ای برای مشتریان خود در سال 1385 باز کرده است که تا کنون هم چون مطلع نبودم نه گردشی داشته و موجودی آنهم صفر است. خلاصه کارمند شعبه سعادت آباد هم نتوانست همکاران خود را مجاب کندکه تلفنی حساب را ببندند.
هنگام خروج از شعبه با توجه به اینکه بنظرم می رسید استدلال ایشان فنی نیست .تصمیم گرفتم با رییس شعبه صحبت کنم. بنده خدا رییس شعبه که اصلا از پسورد و اینترنت و مشکل پیش آمده سر در نمی آورد . فقط برای اینکه من را از سر خود باز کند گفت به مرکز سلام مهر زنگ بزن.
من هم به آنجا زنگ زدم . کارمند مربوطه گفت این مشکل ربطی به وجود دو حساب ندارد و به شعبه مراجعه کن!دوباره رفتم شعبه و متاسفانه مشکل حل نشد و فقط حدود دو ساعت و نیم وقتم تلف شد.
روز شنبه رفتم شعبه آفریقا ، ظرف 3 دقیقه مسول مربوطه رمز را ارائه کرد و من برگشتم.
اما از مرکز سلام مهر خواستم که مسئله را پیگیری کنند . چون بنظرم می رسد که کارمند ذیربط در شعبه سعادت آباد باید مشکل را حل می کرد و نیازی به مراجعه من به شعبه دیگر نبود.

بهر حال اگر مشتریها نسبت به خدمات و کالاهای دریافتی سخت گیر نباشند . خدمات و کالاهای با کیفیت هم عرضه نخواهد شد.
بعلاوه مدیریت هم نقش اساسی دارد. چرا که نرم افزار،آموزش و نظارت را مدیر باید مدیریت کند.

۱۳۸۷ آبان ۱۷, جمعه

بازار


پنجشنبه صبح با یکی از دوستان عزیزم که از تجار قوی فرشهای عتیقه و کهنه صادراتی است ، قرار داشتم.هنگام خروج از منزل پسرم پرسید کجا می ری؟ طبیعتا توصیف بازار برای پسر چهار سال و نیمه چندان ساده نیست.ضمن اینکه لابلای توضیحات شما مجبورید چند سوال دیگر را هم جواب دهید.
بازار تهران رو خیلی دوست دارم.از هشت سالگی با پدرم به آنجا رفت و آمد داشتم و هنوز که هنوز هست جملات ناب زیادی را که از زبان اهالی اینجا شنیده ام بر پیشانی ذهنم به یادگار دارم .
اما بازار کجاست؟بازار تهران کجاست؟
مستقل از توصیفات جغرافیایی ویا کلاسیکی آن ، می توان از زوایای دیگر هم به این پدیده نگاه کرد.
بازار تهران ویترین اقتصاد ایران است . جایی که می توان رفتار فعالین اقتصادی را لمس کرد.
· شرایط تاریخی و فرهنگی ما که طی قرنها سبب شده حقوق مالکیت ، امنیت و ثبات اقتصادی در سطح کیفی مناسبی قرار نگیرد .از ما ایرانیها خصوصا تجار، فعالین اقتصادی و ثروتمندان ما افرادی ساخته که دائما نگران آن باشیم که داراییمان نمود پیدا نماید.در این بازار آثار تفکراتی که بر " استر ذهبک، ذهابک ، مذهبک " (وسیله رفت و آمد، ثروت و مذهب یا عقیده ات را مخفی نگه دار) تاکید دارد را می بینی. واقعا نه از ظاهر حجره ها و نه از سایر نشانه ها نمی توانی بفهمی کدام یکی از دیگری قوی تر است.
· رفتار انسان کلاسیکی که بدنبال حداکثر نمودن مطلوبیت خویش است بخوبی در اینجا ملموس است. روشهای کنترل و کاهش هزینه، الگوهای اعتباری، انواع شقوق معاملات آتی و سلف، سفته بازی و ....بسیاری از تئوریهای اقتصادی در عمل و بشکلهای قراردادی و تفاهمی به شکل بومی و سنتی در اینجا استفاده می شود. حتی وقتی منافع گروهی بخطر می افتد اتحاد شکل می گیرد . نظیر مقاومت در برابر مالیات بر ارزش افزوده.
· دوگانگی اقتصادی و تقابل سنت و مدرنیسم. در حالیکه هنوز بازاریهایی پیدا میشوند که از چرتکه استفاده می کنند و با موبایل و دسته چک ندارند. در مقابل نسل جدید بازاریها (عموما فرزندانشان) از اینترنت و نوت بوک و... استفاده می کنند.همچنین در حالیکه نمونه هایی از تولیدات سنتی ( تولیدیهای پیراهن مردانه که هنوز برش پارچه را با قیچی انجام می دهند) همچنان پابرجاست ، برخی دیگر به روشهای مدرن (نظیر حلوا شکری عقاب که ریشه تاریخی آن به بازار بر می گردد ) روی آورده اند. یا تجار فرشی که نقشه های سنتی و قدیمی را با سلیقه امروزیها تعدیل و تولید می کنند.
· بازار ملغمه ای است از تولید، کشاورزی ، بازرگانی و خدمات مالی! از تمام این بخشهای اقتصادی نمونه هایی را در می یابی اما آنچه که پر رنگ تر است علاقه ایرانی به تجارت و دلالی و سفته بازی است.
· پرتفو داری را اینجا می توان دریافت. از اینروست که می بینی در کنار شغل اصلی خود قیمت ارز، سکه و طلا، وضعیت بورس، قیمت نفت،فلزات اساسی، انواع خودرو و ... برایشان اهمیت دارد
· کارکرد انتظارات عقلایی را می توان درک کرد. تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خرجی همگی سریع بر رفتار اهالی بازار منعکس می شود.مثلا دوست من می گفت باشروع بحران مالی اخیر در جهان بازاریها در تعیین تاریخ چکهای صادره جانب احتیاط را بشدت پیش گرفته اند.حتی شرایط جوی هم موثر است. مثل تعجیل یا تاخیر در عرضه محصولات فصلی.

پینوشت:
1- شهرداری تهران در حال بازسازی و حفظ بافت سنتی سراهای اصلی بازار می باشد.
2- تصویر از اینجا

کارآفرینی

اشخاص موفق از عمل باز نمی ایستند.
اشتباه می کنند، اما دست نمیکشند.

۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

بی ثباتی نظام سرمایه داری

لستر تارو در کتاب ثروت آفرینان می گوید:
همه نظامهای اجتماعی قدرتها و ضعفهایی دارند و سرمایه داری هم از این قاعده مستثنا نیست. از اولین انقلاب صنعتی به بعد هیچ نظام دیگری نیامده است که رشد اقتصادی پایدار ایجاد کند.حتی هیچ نظامی از نظر پاسخ به خواستهای افراد بهتر عمل نکرده است.اینها نقاط قوت بزرگ آن هستند.اما سرمایه داری دوعیب دارد - رکود و سقوط بازارهای مالی.این هر دو در ذات سرمایه داری نهفته اند.

در مطلبی تحت عنوان بازار یا نابازار گفتم که نظام اقتصاد لیبرال در ذات خود ناامنی دارد . می بینیم که لستر تارو هم رکود و سقوط بازارهای مالی را عیب این نظام می داند . اکنون دنیا نیز درگیر همین رکود و سقوط بازارهای مالی است.

اما شک ندارم که این بحران بسلامت پشت سرگذاشته می شود . همانطور که تجربه رکود بزرگ به این نظام آموخت که بارازهای مالی لجام گسیخته ممکن است منفجر شوند وکل اقتصاد را همراه خود فرو برند.لذا مقررات دولتی وضع شد تا ضعفهای ساختارمالی (خرید و فروش سهام از سوی درونیهای بورس، دفترداری جعلی و تقلبی)برطرف شوند. هیئت نظارت بر معاملات ارز و سهام تاسیس شد.
رکود بزرگ ثابت کرد که بانکها نباید اجازه یابند که سپرده سپرده گذاران را نکول کنند و گرنه رفاه و رونقی حاصل نخواهد شد.پس بیمه سپرده گذاران ابداع شد.
فعالین نظام اقتصاد لیبرال همه چیز خود را در این نظام گذاشته اند.آنها کسب و کار ( با آن ظاهر آراسته اش را) بیرحم می دانند. برسر مکانیسمهای اقتصادی هیچ مانعی را بر نمی تابند. در هیچ جایی از دنیا اعلام ورشکستگی و اخراج کارگر به آسانیی که در امریکا انجام می شود، انجام نمی شود.
شک ندارم که این نظام خود را از بحران نجات می دهد . به هر قیمتی ! اخلاقی یا غیر اخلاقی! آنها نخواهند گذاشت که بحران به فروپاشی منجر شود.

۱۳۸۷ آبان ۱۴, سه‌شنبه

آرامش - چالش

قایقی که در کتار اسکله پارک شده در امنیت کامل قرار دارد. نه تصادف می کند،نه خسارت می بیند، نه غرق می شود . اما آرام آرام می پوسد!ضمن اینکه هیچ وقت هم به مقصد نمی رسد.
ما آدما خیلی چیزها را دوست داریم که بدست بیاریم ولی عملا هیچ تلاشی برای بدست آوردن آن نمی کنیم . بعد هم می گوییم بدشانسیم!
ترس از تغییر ، ترس بزرگی است!
مهار این ترس ساده نیست. بدون هزینه نیز نیست!

بعضیها از من در مورد شرایط زندگی در مالزی آنقدر با جزییات سوال می کنند که با خودم می گویم شک ندارم که طرف مرد این میدان نیست!
اگر کسی بخواهد بر ترس ناشی از ورود به آینده مبهم غلبه کند، باید فرایند تصمیم گیری را آسان کند.
جمع آوری کثیری از متغیرهای ریز و درشت تنها نتیجه ای که دارد اینست که آدم ماندن را بر می گزیند.

۱۳۸۷ آبان ۱۳, دوشنبه

حال و هوای اینروزهای مالزی

کشور مالزی توانسته براساس تلاشهای پنجاه سال اخیر پس از استقلال و بخصوص بر اساس عملکرد 17 ساله اخیر خود که مبتنی بر برنامه چشم انداز 2020 می باشد در جذب سرمایه گذاران خارجی موفق عمل نماید. ثبات و امنیت اقتصادی این کشور در کنار زیر ساختهای عالی نظیر خدمات بانکی، حمل و نقل مناسب، امکانات بندری قوی ، توسعه آی تی و ... به همراه بافت جمعیت جوان و گوناگون به همراه زبان رایج انگلیسی ( که نیروی کار با قابلیتی را بوجود می آورد) فضا را بین المللی نموده است . بهای مسکن و املاک و هزینه اجاره در این کشور پس از اندونزی ( که زیر ساختهای شهری آن بسیار ضعیف است) پایین ترین مبلغ در بین کشورهای جنوب شرق آسیاست و از مبالغ مشابه در کشور امارات متحده عربی و ایران نیز پایین تر است.
بیکاری در بین نیروی کار بومی دیده نمی شود و اقتصاد این کشور توانسته است نیروی کار خارجی زیادی را جذب نماید.
هزینه های جاری زندگی عمدتا شامل غذا و پوشاک در این کشور تقریبا مشابه هزینه های جاری این روزها در ایران می باشد. لیکن هزینه های آموزش اعضای خانوار، حاملهای انرژی و حمل و نقل به مراتب بالاتر از ایران می باشد.
فضای اسلامی این کشور، وفور غذاها و نوشیدنیهای حلال سبب شده است بسیاری از شرکتهای عربی مسلمان دفاتر منطقه ای خود را در جنوب شرق آسیا در این کشور قرار دهند. چراکه زیر ساختها در این کشور در مقایسه با سایر کشورهای مشابه در این منطقه (مثل اندونزی) بسیار مناسب است ضمن اینکه با دسترس بودن امکانات شرکتهای هواپیمایی مناسب خصوصا ایرایشیا (Air Asia) مسافرت روزانه، سریع و ارزان به سایر نقاط این منطقه خصوصا چین میسر است.
با توجه به افزایش تعداد سفر ایرانیها طی سالهای اخیر به این کشور و دریافت اطلاعات بیشتر از مالزی ، افزایش شدید هزینه های اقامت در کشورهایی مثل امارات ، افزایش فشارهای ناشی از تحریم توسط امریکا و انتقال آن از طریق سایر دولتها بر روی شرکتهای ایرانی خارج از ایران (مثل شرایطی که در دبی برای ایرانیها بوجود آمده) ، حجم گسترده مناسبات تجاری ایرانیها با چینی ها و ... سبب شده است که بسیاری از کسب و کارهای مستقر در دبی و یا آنها که بدنبال ایجاد دفاتری در خارج از ایران می باشند، کشور مالزی را انتخاب نمایند.

چشم انداز 2020

از فوریه سال 1991، توسعه کشور مالزی بر پایه دیدگاهی هدایت می شود که از سوی نخست وزیر چشم انداز 2020 نامیده شده است.مهاتیر محمد طی سخنان مفصلی به ترسیم چشم انداز 2020 و نُه چالش اساسی و تبیین راهکارهای کشور در30 سال آینده مالزی پرداخت. در چشم انداز 2020 نُه هدف مهم و استراتژیک کشور بشرح ذیل تعریف و مشخص گردیده است.
1- ایجاد ملت واحد مالزی با یک سرنوشت واحد و مشترک ؛ ملتی که همه اقشارش در صلح و وحدت سرزمینی و نژادی بسر برده و زندگی ایشان با هارمونی و همدلی و مشارکت کامل و عادلانه است
2- ایجاد جامعه ای که از جهت روانشناختی آزاد ، امن و توسعه یافته با اتکال به ایمان و اعتماد بنفس خود و مفتخر به آنچه هست و آنچه بدست خواهد آورد و باید از همه تواناییهایش آگاه باشد و تسلیم هیچ کس نشود و مورد احترام همه مردم سایر ملل قرار گیرد
3- تحکیم و توسعه یک جامعه بالغ دموکراتیک و اجرای شکلی بالغ از دموکراسی مالزیائی که متکی بر اجماع و اجتماع است تا الگوی بسیاری از کشورهای در حال توسعه شود
4- . ایجاد جامعه ای کاملاً اخلاقی و مودب که شهروندان از جهت ارزش های مذهبی و معنوی قدرتمند و مالامال از بالاترین استانداردهای اخلاقی هستند
5- ایجاد جامعه ای بالغ ،‌لیبرال و با تسامح که در آن همه مالزیایی ها با هر رنگ و کردار آزادند تا اعتقادات مذهبی ، فرهنگی و آداب و رسوم خود را اجرا و ابراز کنند ودر عین حال این احساس در ایشان زنده است و متعلق به یک ملت هستند .
6- ایجاد جامعه ای پیشرفته و علمی که با نگاه به پیش و ابتکار همراه است و نه تنها مصرف کننده فنآوری بلکه کمک کننده به تمدن علمی و فنآوری آینده نیز هست .
7- ایجاد جامعه ای کاملاً آگاه و حافظ فرهنگ و یک سیستم اجتماعی که در آن جامعه قبل از فرد مطرح است و رفاه مردم نه حول دولت و فرد که حول یک سیستم خانوادگی قوی و انعطاف پذیر می چرخد
8- اطمینان بخشی جهت ایجاد جامعه ای عادل از بعد اقتصادی ،که در این جامعه توزیع ثروت عادلانه و معقول و مشارکت کامل در رشد اقتصادی وجود دارد و دیگر نژاد و کارکرد اقتصادی و یا عقب ماندگی اقتصادی به دلیل نژاد جایی نخواهد داشت .
9- ایجاد جامعه ای سعادتمند با اقتصادی رقابتی، پویا، قوی و انعطاف پذیر .این دورنما به طور کلی با عبارات ذیل بیان می شود: " در سال 2020 میلادی مالزی می تواند ملتی متحد و دارای جامعه ای مطمئن و برانگیخته با ارزشهای والای اخلاقی و اصول رفتاری مطلوب، مشغول زندگی در جامعه ای دمکراتیک، آزاد، متعادل از بعد اقتصادی، موفق ودر حال پیشرفت، و با اقتصادی رقابتی، پویا، قوی و در حال رشد باشد."

۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه

شاخصهای عملکرد اقتصادی مالزی

در دهه 1970، مالزی به تقلید از رویه چهار ببر(قدرت اقتصادی) اصلی آسیا پرداخت و خود را واداشت تا از وابستگی به استخراج معادن و کشاورزی به اقتصادی عادت دهد که بیشتر به صنعت و خدمات وابسته می باشد. بطوریکه از طریق سرمایه گذاری خارجی بخصوص ژاپن، در طول چند سال صنایع سنگین آن شکوفا شد، وصادرات مالزی به موتور اولیه رشد کشور تبدیل شدند. مالزی پیوسته به رشد بیش از %7 در تولید ناخالص ملی درکنار تورمی پایین در دهه های 1980و1990 دست یافت.
این کشور فرآیند تحقق رشد و توسعه اقتصادی خود را از طریق رشد صادرات، تورم اندک و توسعه بازار پولی دنبال می کند.رشد GDP واقعی این کشور در سالهای 2006 ، 2007 و نیمه اول 2008 به ترتیب 6% ، 6.3% و 6.7% بوده است.در حالیکه تورم در سالهای 2005، 2006 و 2007 به ترتیب تنها 3%، 3.6% و 2.6% و در فاصله سالهای 2001 تا 2004 تورم سالیانه متوسط 1.4% بوده است.

۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

اقتصاد مالزی

تا پیش از دهه 1980 اقتصاد مالزی متکی بر مواد خام بود که به جهان عرضه می شد. کائوچو ،قلع، روغن نخل و شکر ار مهمترین اقلام صادراتی بود. اما با پیشرفتهایی که طی این دهه صورت گرفت، صادرات مواد خام کشاورزی پس ار تولیدات صنعتی قرار گرفت . علاوه بر برنامه ریزیهای موثر توسعه و مدیریت کارآمد آن، امتیازاتی چون برخورداری از زیر ساختهای اقتصادی مناسب، سطح آموزشی خوب ، کارگر ارزان و حکومت با ثبات در پیشرفت اقتصاد مالزی موثر بوده است. دوراندیشی در مدیریت اقتصاد داخلی از ویژگیهای این دوره است.
اقتصاد مالزی توانست سازگاری ساختاری قابل توجهی در واکنش به رکود جهانی و داخلی نشان دهد.تلاشهای مستمر دولت و انجام اصلاحات در امور مالی و مالیاتی جهت ایجاد انگیزه در بخش خصوصی و با هدف توسعه این بخش و
رشد با ثبات، منجر به تحول چشمگیر اقتصادی در اواخر دهه 1980 شد. به طوری که ثبات سیاسی و ثبات قیمتها همراه با نرخ پایین بهره و سیاست مبادله آزاد ارز، مالزی را یکی از جذاب ترین مراکز سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران خارجی و سرمایه گذارانی نمود که قصد جابجایی صنایع خود را داشتند.

ماخذ: ماهاتیر محمد معمار مالزی نوین - دکتر محمد کاظم توکلی

۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

ماهاتیر محمد

همه نظامهایی که برای پیشرفت جامعه اندیشیده شده اند کامل نیستند،
چنانچه تقدیس شوند ناقص بودن آنها بیشتر آشکار می شود.


ماخذ:ماهاتر محمد( معمار مالزی نوین)-دکتر محمد کاظم توکلی

آن سوی نیک و بد

یکی از وبلاگهایی که هم خیلی فعال است و هم من آنرا عمیقا دوست دارم. مطلبی آورده که با خواندنش لذت بردم:

- دو بليت برای نخستين شب اجرای تازه‌ترين نمايش‌ام ضميمه كرده‌ام؛ يك دوست همراه‌تان بياوريد... اگر داشته باشید. (پيام جرج برنارد شاو به وينستن چرچيل)
- ممكن است برای نخستين شب نتوانم بيايم، شب دوم خواهم آمد... اگر وجود داشته باشد. (پيام وينستن چرچيل به جرج برنارد شاو)

۱۳۸۷ آبان ۸, چهارشنبه

در مورد مالزی

یکی از دوستان علاقمند بود در مورد مالزی بیشتر بداند. من هم این متن را آماده کردم.

مالزی در جنوب شرقی آسیا قرار گرفته و پایتخت آن شهر کوالالامپور است. اما مرکز حکومت و محل استقرار وزارت‌خانه‌های این کشور شهر جدید پوتراجایا (پایتخت اداری) می باشد. نام "مالزی " زمانی که فدارسیون مالیا ؛ سنگاپور، ساباح و ساراواک یک اتحادیه متشکل از 14 ایالت را تشکیل دادند انتخاب گردید. لیکن در سال 1965 سنگاپور از مالزی جدا و به کشوری مستقل تبدیل شد. لذا مالزی در حال حاضر شامل 13 ایالت بوده و در دو ناحیه جغرافیائی که توسط دریای چین جنوبی از هم جدا می شود، قرار گرفته است . ضمنا تنگه مالاکا که بین سوماترا و شبه جزیره مالزی قرار دارد، یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی جهان محسوب می شود.
مالزی غربی که بر روی شبه جزیره مالایی قرار دارد، از شمال با تایلند دارای مرز خشکی و از طریق جاده شوسه جوهور از جنوب به سنگاپور متصل می گردد. مالزی شرقی نیز که بخش شمالی جزیره بورنئو را اشغال نموده هم مرز با اندوزی است. بعلاوه کشورهای میانمار، لائوس، چین، ویتنام و فیلیپین در جوار این کشور قراردارند.
براساس آمار منتشره در سال 2008 جمعیت این کشور بالغ بر 27.73 میلیون نفر می باشد که 32% جمعیت زیر 15 سال و 63.5% بین 15 تا 64 سال و 4.5% بالای 65 سال سن دارند. ساکنین کشور مالزی از سه نژاد مالایی (۶۰٪)، چینی (۲۷٪)، هندی (۱۲٪) و غیره (۱٪) تشکیل شده است. از لحاظ سیاسی جمعیت غالب با مالایی هاست. طبق تعریف قانون اساسی تمامی مالایایی ها مسلمان هستند. مالزیایی های چینی تبار به لحاظ تاریخی نقش مهمی را در تجارت و اشتغال بر عهده داشته اند. و
مالزیایی ها ی هندی تبار نیز عمدتا از مردمان تامیل و تلوگو می باشند .
منابع طبیعی
مالزی از نظر منابع طبیعی در نواحی مختلف غنی است و کشاورزی، جنگلداری و نیز استخراج مواد معدنی آن از رونق ویژه ای برخوردار است.
از لحاظ کشاورزی، مالزی اولین صادر کننده لاستیک طبیعی (کائوچو) و روغن نخل است. همچنین سایر محصولات مثل کاکائو، فلفل سیاه، آناناس،نارگیل و تنباکو (توتون) موجب رشد این بخش شده است.
در ارتباط با منابع جنگلی، بهره برداری از الوار درختان و سرشاخه های آنها باعث رشد صنایع سلولوزی این کشور شده است.
قلع و نفت خام دو منبع عمده معدنی هستند که در اقتصاد مالزی از اهمیت خاصی برخوردارند. مالزی در دهه 1980، به تنهایی بزرگترین تولید کننده قلع جهان بود و در قرون19 و20، قلع نقش غالبی را در اقتصاد مالزی ایفا می کرد. درست در سال 1972 بود که نفت خام و گاز طبیعی، جای قلع را به عنوان عامل اتکاء بخش معدن مالزی اشغال نمودند. در سال2004، ذخایر نفتی مالزی در حدود 84/4ملیارد بشکه اعلام و ذخایر گاز طبیعی آن 89 تریلیون فوت مکعب (2500کیلومتر مکعب) برآورد شد. در واقع مالزی با نرخ فعلی تولید قادر خواهد بود برای 18 سال نفت و به مدت 35 سال گاز طبیعی تولید کند. مالزی در سال 2004 رتبه 24 ام را از لحاظ ذخایر نفتی و 13 ام را از نظر گاز طبیعی در دنیا بدست آورده است.دیگر مواد معدنی دارای اهمیت یا ویژگی (خاص) شامل مس، طلا، بوکسیت، سنگ آهن و زغالسنگ به همراه مواد معدنی صنعتی نظیر خاک رس، کائولن، سیلیس، آهک، باریت، فسفاتها و سنگهای ساختمانی همچون گرانیت و نیز بلوکها و قطعات مرمر هستند. مقادیر اندکی از طلا نیز در این کشور تولید می شوند.

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

سالگرد

بسیاری از مناسبتها که گردش سالیانه دارند، با فرا رسیدنشان انسان را به فکر فرو می برند.
چند روز پیش روز تولدم بود و سخت مرا بخود مشغول نموده است. نمی دانم عبور از مرز 36 سالگی باعث شده بر نگرانیهای گذر عمر افزوده شود یا اینکه خصلت محافظه کاری سیر فزاینده پیش گرفته است.
به هر تقدیر این روزها در تلاشم برنامه ای را برای دوره 1387 تا 1400 خودم تدوین کنم.

دعوت

دیشب به اتفاق همسر و پسرم و دوتا از دوستان شفیق رفتیم فیلم دعوت حاتمی کیا.
نکته جالب اینکه بزرگترین سالن سینمای مجموعه اریکه ایران در یک روز وسط هفته (یکشنبه) که روز قبل آنهم تعطیل بوده ، پر بود از جمعیت.با خودم می گفتم توی این رکود اقتصادی این روزها این استقبال نشان می دهد که سرمایه گذاری در تفریحات در ایران قابل توجه است . از طرف دیگر هم اگر سینما بتواند تولیداتی متناسب با سلیقه جامعه ارائه کند(مستقل از مباحث فرهنگی و تخصصی سینمایی آن) با مشکل تقاضا مواجه نخواهد بود.
سینما و تفریجات و سرگرمی از جمله خدمات و کالاهایی است که عرضه قادر است تقاضای خود را ایجاد کند.

نکته دیگر اینکه من نه منتقد سینمایی هستم و نه از سینما سر در می آورم . اما به عنوان یک بیننده عام که نقد های این فیلم را تا الان نتوانستم بخوانم. فکر می کنم مستقل از اینکه برایم عجیب است که حاتمی کیا در این فیلم از سینمای دفاع مقدس فاصله گرفته، داستان فیلم بشدت ضعیف بود.شاید برای امثال من نام حاتمی کیا مهمترین محرک برای دیدن فیلم بود و برای عده ای دیگر کلکسیون بازیگرها.

۱۳۸۷ آبان ۲, پنجشنبه

پرواز

سال قبل روز 22 اکتبر از تهران رفتم پاریس و از پاریس دسلدورف.
در دوسلدورف هر دو سال یکبار نمایشگاه بسیار بزرگی جهت ارائه آخرین دستاوردهای صنایع پلاستیک، رنگ، لاستیک و صنایع جانبی برگزار می گردد تحت عنوان نمایشگاه "کا" که بسیار دیدنی و در خور توجه است.
اما نکته ای که می خواستم بگم بر می گردد به پرواز تهران – پاریس سال قبل . در هواپیمای ایرفرانس قبل از حرکت ، صندلی کنار من متعلق به آقایی میان سال بود که بقدری قبل از پرواز منقلب و مضطرب بود که نظرم را جلب کرد . با خودم کلنجار می رفتم که این آقا چرا اینقدر بی قرار است . می خواستم از او بپرسم که آیا مشکلی دارد؟ با خودم گفتم این فضولی است. حقیقتا فکرهای زیادی بسرم زد گفتم شاید عصبی است یا دارای مشکل مزاجی است حتی شایدم آدمربا ست. بهرحال ترجیح دادم چشمانم را ببندم و در آن سحر گاه که از روز قبل نخوابیده بودم کمی استراحت کنم. چند دقیقه بعد از آغاز پرواز ناگهان یکی از میهمانداران با اصطراب مرد را صدا می کرد چراکه او با صورت بروی زمین افتاده بود و در اندک زمانی اطراف ما همه در تلاش بودند که او را از حمله قلبی نجات دهند ولی اجل مهلتش نداد.
از آنروز هر بار یاد آن مرد و آن صحنه می افتم برایش فاتحه می خوانم. اگرچه حتی نفهمیدم ملیتش کجایی بود یا اینکه ایرانی بود یا خیر؟
الان در هواپیما از کوالالامپور دارم میرم تهران. تقویم سال قبل را مرور می کردم و دیدم از آن واقعه یکسال می گذرد. دریغ! چقدر فاصله بین حیات و ممات باریک است.
پی نوشت:
Ø هر چقدر تجربه سفرهای قبلی با ایران ایر نا خوشایند بود و منجر به این و این نوشته شد. این پرواز عالی است ، هم اینکه چند دقیقه تاخیر جزیی بیشتر نبود که اهمیتی نداشت و همین که کادر پرواز فوق العاده مودب و وظیفه شناس هستند.
Ø کاش می شد در آسمان هم به اینترنت دسترسی داشت و از همین جا مطالب رو توی وبلاگ پست کرد.

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

به کجا چنین شتابان؟

سروده معروف شفیعی کدکنی اینروزها دائم در فضای فکریم می گردد.
به کجا چنین شتابان؟ نمی دانم.
مملو از ایده ام و در انبوه فرصتها غرق. که مگو.
هیچگاه اوضاع چنین نبوده!

اما سخت ترین بخش کار تصمیم گیری است.
خدایا! چقدر تصمیمگیری سخت است.


پی نوشت:
# یادم نمی رود وقتی که مهندس غروی از ایران خودرو کنار رفت . می گفت اولین روز خانه نشینی دریافتم که چقدر اینکه مجبور نیستم دیگر تصمیم بگیرم لذت بخش است.

# تصویر از اینجا

۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه

از گوانجو 3

صاحبان کسب و کارهایی که دارای غرفه در نمایشگاه هستند عموما نام ایران برایشان آشناست و با احترام و علاقه برخورد می کنند. خب طبیعی هم هست چون در سطح نمایشگاه به وفور حضور ایرانیها که با جدیت مشغول مذاکره هستند مشهود است. نکته تلخ اینکه چند تا از دوستانی که تولید گر و صنعت پیشه هستند را تو نمایشگاه دیدم که می گفتند از دردسرهای تولید به تنگ آمده اند و به بازرگانی روی آورده اند.

در هتل موقع تسویه حساب یکی از پرسنل جوان از من پرسید شما کجایی هستید؟ در جواب این آقا پسر گفتم ایران. اول با عراق اشتباه گرفت و وقتی تاکید کردم که IRAN نه IRAQ برای این که ثابت کند متوجه شده شروع کرد صدای توپ و تفنگ و شلیک گلوله در آوردن بعد هم گفت رییس جمهور شما آقای نژاد هست. بهد از آن دختر جوان پشت پیسخوان هم گفت ببخشید پدر شما چند تا زن دارد؟! با تعجب جواب دادم خب : یکی.

گفت آخه استاد ما در کالج گفته ایرانیها دارای زنهای زیادی هستند.جواب دادم این مال قدیما بوده و الان جز اینکه در روستاها بطور محدودی دیده می شه .دیگر موضوعیت نداره.



پی نوشت:










  • دانش آموزان مقاطع تحصیلی دبیرستان و پیش دانشگاهی در مواقع نمایشگاه چون انگلیسی می دانند بطورت نیروهای داوطلب در ازاء دستمزد کمتر و با قراردادهای موقت به کمک برگزارکنندگان نمایشگاه، هتلها، رستورانها و ... می آیند و کارآموزی هم می کنند




  • تبلیغات منفی بر علیه ایران که با واقعیتها هم همخوانی ندارد آدم را خیلی عصبانی می کند




  • الان مالزی هستم

۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

از گوانجو 2


  • آدم اینجا احساس ناامنی می کند. همه جا پر از پلیس هست و پیامدهای محافظت در برابر دزدی بسیار مشهود است.تاکسیها بصورتی که در عکس پیداست خود را محافظت می کنند.در نمایشگاه هم افراد یونیفورم پوشیده ای دائما مواظب کیفهایی که صاحبان آنها ، آنها را رها کرده اند یا لب تابهایی مه غرفه دارها آنها را قفل نکرده اند هستند و مورتب مودبانه تذکر می دهند.



  • وقتی میهمان یک چینی هستید باید خودتان را آماده کنید که تا حد انفجار غذا بخورید آنهم غذاهایی که مزه آنها را دوست ندارید.

دیشب میهمان یکی از دوستان چینی بودم که برای چهار نفر به اندازه هفت نفر غذا سفارش داد و دائما هم اصرار داشت که باید بخوری.


مترجم این دوست عزیز هم می گفت چینیها اگر میهمانشان غذا نخورد خیلی ناراحت می شوند.


این چند وقت زندگی در مالزی و سفرهای مکرر به آسیای جنوب شرقی باعث شده بتونم غذاهای اینها را بخورم. ام اگر کس دیگری جای من بود احتمالا بعد از رستوران باید مستقیم می رفت بیمارستان.




  • مدیریت ازدحام جمعیت چینیها بی نظیر است .برای پیدا کردن آدرس یا هر گونه خدمات در محیط غول آسای این نمایشگاه هیچ مشکلی بو جود نمی آید.سیستم حمل و نقل شهری بی نظیر است. تاکسی فراوان و نسبتا ارزان است.مترو گوانجو از مترو تهران، سئول، کوالالامپور، تو کیو و وین که من تجربه کرده ام بهتر و تمیز تر است.در ساعت پایانی نمایشکاه هزاران تاکسی آماده سوار کردن انبوه جمعیت هستند.

۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه

از گوانجو 1

بلاخره توانستم نوت بوک را به شبکه داخلی هتل وصل کنم و فارسی بنویسم.اما پیاده روی زیاد روزانه خستگی ببار آورده و مجال پای کامپیوتر نشستن را گرفته است.
اما :
  • با پرواز ایرایشیا پس از 4 ساعت پرواز از کوالالاکپور به گوانجو رسیدم .هواپیما ایرباس و همه چیز مرتب بود و تاخیر هم نداشت. این شرکت هوایی یکی از دستاوردهای مالزی در مدیریت هست طوریکه قیمتها بسیار نازل هست .من بلیط رفت و برگشت را حدود 370 دلار پرداخت کردم.
  • نکته جالب اینکه علارغم فاصله مکانی که ناشی از 4 ساعت پرواز هست بین کوالالامپور و اینجا تغییر زمان نداریم و ساعت هر دو جا یکی است.
  • فرودگاه گوانجو فوق العاده جدید،بزرگ و مدرن هست.پرسنل فرودگاه و سایر افرادی (مثل مسول اتوبوس)که خدمات ارائه می کنند بنسبت دفعه قبل که چین آمدم بهتر انگلیسی صحبت می کنند.
  • نرخ یک دلار تقریبا 6.67 یوآن هست.یک سیم کارت 130 یوآن و هزینه تاکسی از فرودگاه تا هتل (40 کیلومتر) معادل 400 یوآن. چنانچه از اتوبوس و یک کورس کوتاه تاکسی استفاده شود 40 یوآن کفایت می کند.
  • شهرسر سبز است و اتوبان ها ی بزرگ و خلوتی دارد رانندگی نسبتا منظم ولی در شهر ماشینها زیاد ویراژ و انحراف به چپ و راست دارند
  • تبلیغات به در و دیوار زیاد زده شده و حضور جنرال الکتریک در فرودگاه در بین تبلیغات محیطی نمود داشت.
  • برندهای آمریکایی و اروپایی بوفور یافت می شود. مثل مک دونالد، کی اف سی،پیترا هات،کارفور.

۱۳۸۷ مهر ۲۴, چهارشنبه

GUANGZHOU

Today morning, I have arrived in Guangzhou -China.I have to many things which am intersting to say .But I didnt find wireless internet and I am using my hotels room camputers which has not persian fonts.

anyway, I will write as soon as possible and this trip will fineshed on next sunday.

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

رابطه بحران و فراگیری

وقتی روی پایان نامه فوق لیسانسم کار می کردم ،مفاهیمی مثل بی ثباتی ، نوسانات اقتصادی، نا امنی اقتصادی و .... را عمیقا درک کردم .حالا که جهان با بحران مالی دست و پنجه نرم می کند شدیدا آنروزها را به یاد می آورم.

یکی از ویژگیهای یازارهای مالی و بورسهای مترقی دنیا ، فراگیری آنهاست. بگونه ای که عموم مردم با خرید داراییهای مالی سروکار دارند. طوریکه کم سواد ترین و غیر متخصص ترینها هم محاسبات مربوط ره بازدهی سرمایه گذاریهاشان را درک می کنند.عمق این موضوع تا حدی است که می بینیم در مناظره های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا دو نامزد دائما تاکید می کنند که همه ما سرمایه ها ، پس اندارها و درـمدهای مورد نیاز خود در زمان بازنشستگیمان را در بازارهای مالی گذاشته ایم و الان همه در برابر مهار این بحران مسولیم.درست مثل حساسیتی که مردم ما در اقتصاد ایران به قیمت طلا دارند.

از این روست که می بینیم وقتی متغیرهای اقتصادی رو به واگرایی می نهند از بی ثباتی و بحران اقتصادی یاد می شود و اقتصاد امریکا و بیشتر کشورهای دنیا آژیر خطر را به صدا در می آورند.

اما در اقتصاد ایران ملاحظه می شود که وقتی از اوایل سال 1383 بورس تهران با نزول سنگین شاخصها مواجه می شود، دولت دست به اقدام خاص حمایتی نمی زند.
علت این نوع واکنش دولت عدم فراگیری و جایگاه نازل بورس در اقتصاد خانوارهای ایرانی است.
در حالیکه دولت در خصوص بحران در قیمت ملک، میوه و تره بار، خودرو، سوخت و ... و حتی بحران صندوقهای قرض الحسنه رفتار دیگری از خود نشتن میدهد.

نکته جالب اینکه اقتصاد ایران در دوره معاصر همواره تورمی بوده و دغدغه دولت مبارزه با افزایش قیمتها بوده است . درحالیکه اقتصاد امریکا بعد از بحران 1929 ترتیباتی برای جلوگیری از ضرر مردم در مواقع کاهش قیمتها را آماده نموده است . مثلا بیمه املاک در برابر کاهش قیمتها.
باید دید اگر اقتصاد ایران کاهش شدید قیمت املاک را تجربه کند .آنگاه دولت چه خواهد کرد؟

۱۳۸۷ مهر ۲۲, دوشنبه

از کوالالامپور

ساعت 13:30 بوقت کوالالامپور سالم به مقصد رسیدیم. خدا را شکر.
پست قبلی دارای خطاهای تایپی و انشایی هست که ترجیح دادم اصلاحش نکنم.


تا بعد...............

۱۳۸۷ مهر ۲۱, یکشنبه

از فرودگاه امام

از فرودگاه امام می نویسم.
  • ساعت 16 بفرودگاه رسیدم. راننده تاکسی سیر و سفر در تمام مسیر سعی کرد آدام مودبی باشد و هنگام دریافت کرایه علیرغم اینکه قبض 14 هزارتومان کرایه را نشان می داد گفت کرایه من 20 هزار تومان است!
  • پرواز ساعت 18:45 است. تمام تشریفات توسط پرسنل ایران ایر و پلیس گذرنامه خوب انجام می شود و من بدون دغدغه ساعت 18:15 بسمت گیت مربوط به پرواز می روم.روی کارت پرواز گیت 13 را نشان می دهد اما تابلو گیت 12 .
  • پس از نیم ساعت معطلی کنار گیت 12 از مسول گیت می پرسم.اگر فکر می کنید که تاخیر دارد من بروم و در محل پذیرایی مسافرین هما کلاس که بودم، منتظر بمانم. می گوید:برو.
  • ساعت 20 هست . بلندگوی فرودگاه هر 15 دقیقه به خواهران محترم تذکر می دهد که حجاب اسلامی را رعایت کنند . اما نمی گوید که پرواز ما تاخیر دارد یا نه؟
  • از بس فوتسال ایران و اکراین را دیدم و آخرین شماره شهروند را خوندم خسته شدم.میرم توی فروشگاههای فرودگاه .کارمند بخش صنایع دستی ا موبایلش حرف می زند و بدون توجه به اطرافیان از فحشهای ناموسی در مکالمه اش مرتب استفاده می کند.آقایی پا به سن گذاشته ، حیران او را می نگرد.
  • 20:15 بلند گوی فرودگاه با عرض پوزش خواهی اعلام می کند پرواز در ساعت 22 بر گزار می شود.
  • الان که می نویسم . ساعت 22:50 دقیقه هست. بدون هر اعلامی تابلو نشان می دهد پرواز در ساعت 24 برگزار می شود.
  • میز کامپیوتر قسمت پذیرایی بیزینس کلاس صندلی ندارد.حدود یکساعت است که دارم با اون توی اینترنت می چرخم.کمرم درد گرفته و باید برم بشینم!
  • دعا کنید این پرواز سالم به مقصد ما را برساند.

۱۳۸۷ مهر ۱۵, دوشنبه

مدیر سرگردان

اینروزها در مباحث مدیریت از رهبری و رهبران زیاد صحبت می شود . در ایران نقش رهبری بنگاههای اقتصادی بعهده مدیران عامل است.
شرط اصلی رهبری اینست که رهبر بداند که مقصد کجاست . متاسفانه در فرایند عزل و نصب مدیران بیشتر مدیران این تغییرات را در حد یک تعویض شغل میبنند و تصور صحیحی از مقصد ندارند.
به همین دلیل است که بنگاههای اقتصادیی که مرتبا دچار تغییر مدیریت می شوند آرام آرام فقیر و فقیر تر می شوند.

۱۳۸۷ مهر ۹, سه‌شنبه

نیاز به قطعنامه

بنظرم میرسد اقتصاد ایران خصوصا بازار سرمایه و شرکتهای سهامی که مالکیت از مدیریت در آنها جداست به شدت نیازمند نهضتی هستند که در آن برای تصمیمات و اقدامات خود قطعنامه ای صادر کنند تا درصورت تغییر مکرر مدیریتها مدیران بعدی بدانند چرا اقدام قبلی انجام شده است.
مثلا مدیرانی می آیند و دو شرکت را که جایگاه انحصاری در تولید یک محصول در کشور دارند با هم ادغام می کنند و چند صبا بعد مدیران دیگر بدون مراجعه به گذشته می گویند این دو باید باهم رقابت کنند و حال خسارت این تصمیمات مکرر است که شرکتها را روز بروز فقیرتر می کند.
خوب بود قطعنامه های کوتاهی هر مدیر می نوشت و در منظر عموم می گذاشت تا بلکه این واویلا راه نیفتد.

۱۳۸۷ مهر ۷, یکشنبه

آیا چسبندگی قیمتی در اقتصاد مالزی وجود دارد؟

دولت مالزی بار دیگر مبلغ 10 سنت ( کمی کمتر از 4 %) از قیمت بنزین کاست. این اقدام در پی افزایش و کاهش قیمت جهانی نفت است که قبلا در باره آن در مطلبهای انتظارات تورمی و پراکنده صحبت کرده ام.
نکته مهم اینست که الان علاقمندم ببینم اگر در این اقتصاد موجهای تورمی ناشی از انتظارات تورمی مردم پس از افزایش قیمت راه نیفتاد.آیا چسبندگی قیمت در کالاها و خدمات محدودی که پیش از این قیمتهایشان افزایش یافته بود وجود دارد یا خیر؟ و آیا قیمتها با کاهش قیمت بنزیت کاهش خواهد یافت؟

تبصره:الان در تهران هستم و پس از مراجعت حتما موضوع را پیگیری می کنم.

۱۳۸۷ مهر ۳, چهارشنبه

بدون تیتر

چقدر لذت بخش است، پس از اینکه شب را غرق در اندیشه آینده مبهم سپری می کنی و صبح کار را با تفعل به حضرت حافظ آغاز می کنی و او می گوید:

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
....

۱۳۸۷ مهر ۱, دوشنبه

ظرایف خصوصی سازی

چندی پیش دوست عزیز جناب آقای دکتر امینی (صاحب امتیاز خبر گزاری موج) در پی بحثی که درخصوص سیاستهای کلی اصل 44 و خصوصی سازی داشتیم ، خواستند که آنرا مکتوب کنم.با توجه به اینکه مباحثی مثل واگذاری سهام مخابرات این روزها جدی است مناسب دیدم آن مطلب را اینجا عینا بیاورم:
با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی ، در سطح اقتصاد ایران کوششهای معطوف به خصوصی سازی شرکتهای دولتی مرکز توجه محافل آکادمیک و اجرایی قرار گرفته است. تاکیدات ریاست محترم جمهوری بر ضرورت اصلاح نظام بانکی و بیان دیدگاههای رئیس کل جدید بانک مرکزی مبنی بر ضرورت خروج بانکها از فعالیتهای سرمایه گذاری و شرکت داری و حتی تسری این دیدگاه به سایر بخشهایی که حتی با فاصله زیاد با دولت ارتباط پیدا می نمایند، بیان کننده این واقعیت است که اقتصاد ایران در بخش بازار سرمایه و شرکت داری شاهد تحولات جدی خواهد بود ، تحولاتی که بنظر میرسد ابعاد حال و آینده آن لازمست بخوبی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
اشاره بند (ج)و بند (د) ابلاغیه اصل 44 بر " توانمندسازی بخشهای خصوصی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت کالاها در بازارهای بین المللی، آماده سازی بنگاههای داخلی جهت مواجهه هوشمندانه با قواعد تجارت جهانی، توسعه سرمایه انسانی دانش پایه، اطلاع رسانی مناسب جهت ترغیب و تشویق عموم به مشارکت و جلوگیری از ایجاد انحصار و رانت اطلاعاتی، قیمت گذاری محصولات و مدیریت مناسب بر اساس قانون تجارت، افزایش بهره وری بنگاههای مشمول واگذاری، تعریف نقش جدید دولت در امر سیاست گذاری و هدایت و نظارت بر اقتصاد ملی، نظارت و پشتیبانی بعد از واگذاری و..." نشان دهنده آنست که هم در سطح دولت به عنوان واگذارکننده و هم در سطح بخش خصوصی بعنوان متولی جدید این شرکتها ، پس از انتقال مالکیت ماموریتها و اقدامات جدیدی در دستور کار قرار خواهد گرفت. بررسی و مطالعه اقدامات گذشته در چارچوب واگذاری شرکتها از سوی دولت به نهادهای عمومی غیر دولتی (مثل سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری) و بخش خصوصی کمک شایانی در موفقیت فرایند خصوصی سازی خواهد نمود. بی شک خصوصی سازی یک فرایند مستمر می باشد که از نقطه ای آغاز شده و ادامه می یابد،نباید برای این فرایند انتظار پایان داشت چراکه در سطح مفاهیم کیفی توسعه اقتصادی دستیابی به هر سطح کیفی نقطه عزیمت بسوی سطح کیفی بالاتر خواهد بود.در واقع این گونه مفاهیم دائما در حال تطور می باشند.
براساس تجربه سالهای اخیر در واگذاری شرکتهای دولتی ،باید به این نکته اشاره نمود که پس از انتقال مالکیت شرکتها و با حاکم شدن نگاه جدید سهامداران، حضور مدیران جدید ،غلبه قانون تجارت و سایر ضوابط جدید بر رویه های شرکتی و...، بعضا در حوزه فضای کسب و کار و درون این بنگاهها تغییرات جدی ناشی از جدایی از دولت بروز پیدا می نماید که حائز اهمیت بوده و ذیلا به مواردی از آن اشاره می شود:

1. حساب فی مابین دولت و شرکتها

بی شک شرکتهای دولتی تا زمان انتقال مالکیتشان به اقتضای اینکه جزیی از بدنه دولت می باشند دارای حسابهای فی مابین می باشند. این حسابهای فی مابین در درون دولت به هنگام تعیین تکلیف به مثابه جابجایی از یک حساب به حساب دیگر با تسهال مورد تصمیم گیری قرار می گیرد.اما در دوره پس از واگذاری شرکتهای دولتی داستان متفاوت خواهد بود، چنانچه دولت از شرکتها مطالباتی داشته باشد یا لازم باشد دولت به شرکتها دیونی را بپردازد این اتفاق با دشواری انجام می شود. نمونه های قابل توجهی را می توان برشمرد که در امر تسویه حساب شرکتهایی که در دوره ای متعلق به دولت بوده اند حسابهای فی مابین مثلا ناشی از اجرای پروژه ،در دوره ای طولانی معطل مانده و فرایند رفع مغایرت، پرداخت دیون ، تسویه مطالبات با کندی ادامه یافته است. این امر از دوجنبه دارای تبعات سوء می باشد.اول اینکه اینگونه حسابها آثار مالی نامناسبی را بر ساختار مالی شرکتها ایجاد خواهد نمود و باعث این می شود که مالکین جدید در اداره مناسب شرکتها دچار اختلال جدی شوند. دوم اینکه ممکن است ابعاد این حسابها که عمدتا همراه با مغایرت می باشند در آینده ثمن معامله و توجیه خرید شرکتها را دستخوش دگرگونی جدی نماید.

2. فروش کالا و خدمات به دولت

خرید شرکتهای دولتی از سوی خریداران براساس پتانسیل ، سابقه و نام تجاری، بازار و کثیری از فاکتورها از طریق مطالعه وضعیت گذشته، حال و چشم انداز آینده انجام میشود. در مورد شرکتهایی که دولت متقاضی کالا و خدمات آنها می باشد. متاسفانه تجربه تاریخی اینست که با انتقال مالکیت رویه گذشته خرید خدمت یا کالا به شدت دچار بحران و سبب می شود، ادامه فعالیت بنگاه اقتصادی مختل گردد. این درحالیست که سهامدار جدید بر اساس مطالعه گذشته و حال و پیش بینی آینده اقدام به خرید سهام شرکت نموده است.

3. قیمت و مقدار نهاده های تولید

مواداولیه و سایر نهاده های تولید بسیاری از کارخانجات نهایتا به بخشهایی نظیر نفت، معدن، برق و ... که در مالکیت دولت قرار دارد منتهی می شود.تامین مقدار مکفی این نهاده ها قبل و بعد از خصوصی سازی گاه متفاوت می باشد. ضمن اینکه بعضا مجتمعهای بزرگ صنعتی و تولیدی در رقابت بر سر خرید مواد اولیه در چارچوبی قرار می گیرند که یک شرکت بازرگانی صادراتی رقیب آنها می شود، که حیات و سرنوشت آتی واحدهای تولیدی به شدت به مخاطره می افتد.
درمورد قیمت نیز با انتقال مالکیت معمولا قیمتها افزایش می یابد این درحالیست که شرکتها نیازمند زمان جهت تطبیق شرایط خود را با شرایط جدید می باشند.

4. دستگاههای نظارتی،مراجع قضایی و حقوقی

شرکتهای خدماتی و تولیدی به اقتضای دوران فعالیت خود عمدتا دارای پروندههای حقوقی در مراجع قضایی و دستگاههای ذیربط می باشند .در اینگونه پرونده ها چه در مقام شاکی و چه در مقام متشاکی ، چنانچه طرفین دولتی باشند به هنگام رسیدگی عمدتا دعوت به سازش و تفاهم می شوند. اما با انتقال مالکیت نتنها شرایط بدین منوال ادامه نمی یابد بلکه در برخی موارد پرونده های قبلی مجددا گشوده می شود، که این امر ممکن است سهامدارا جدید را با معضل جدی مواجه نماید.

5. رابطه استخدامی کارکنان شرکتها

تجربه گذشته شرکتهای مشمول خصوصی سازی نشاندهنده آنست که دولت نیروهای خود را بصورت مامور در این واحدها نگاه می دارد( نظیر واحدهای خصوصی سازی شده در مجموعه وزارت نفت).این امر سبب تبعیض بین شاغلینی می شود که در همان واحدها رابطه استخدامی ایشان با تامین اجتماعی و قانون کار می باشد و عمدتا دارای حقوق مزایای پایین تر از نیروهای مامور می باشند.ضمن اینکه کارکنان مامور نیز بیش از اینکه کارفرمای خود را شرکت بدانند ، دولت می دانند.لذا عملا کارفرمای جدید برای یک شغل واحد دستمزدهای متفاوت می پردازد و در درون بنگاه او هم تعارضات کاری بوجود می آید.


موارد فوق نمونه هایی از مشکلاتی است که با انتقال مالکیت و آغاز فرایند خصوصی سازی در شرکتها پدید می آید و چنانچه تبدیل به مشکل عومی شود باعث خواهد شد فرایند خصوصی سازی در سطح کلان دچار معضل گردد. به اعتقاد نگارنده ریشه این موانع در حوزه اندیشه می باشد .بدان معناکه قبل از اقدام به خصوصی سازی لازم است ظرفیتهای فکری را در مورد موضوع بقدر کافی ایجاد نماییم تا تلقی واحدی از مفهوم خصوصی در سطح نطام مشتمل بر قوای سه گانه ایجاد گردد. فی الواقع اگر قوانین، ضوابط و مقررات نیز لازم است اصلاح و منطبق گردند. این پیش شرط حائز اهمیت است که لازم میباشد ابتدا یک اجماع کلی برسر نوع رفتار شایسته با این حرکت ارزنده بوجود آید.

۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

بازار یا نابازار

شاید مداخله دولت امریکا در بازار مالی یکی از مهمترین بحثهایی باشد که مجددا طرفداران اقتصاد بازار ، نهادگراها و آنها که به اقتصاد لیبرال و مکانیسم قیمتها اعتقادی ندارند را به چالش بکشاند.
مستقل از اینکه ابعاد این اقدام چیست و چه هزینه ای در برخواهد داشت؟
بنظرم در روزهایی که اقتصاد ایران دچار نوعی سردرگمی در مدیریت است و شاخصها نیز مجددا شرایط رکود همراه با تورم را گواه می دهند. باز چالش اقتصاد بازا و نابازار (به تعبیر دکتر رنانی) بین اقتصاددانان ایرانی در خواهد گرفت.
من نمی دانم چرا طرفداران سینه چاک اقتصاد لیبرال در ایران فراموش می کنند که ذات مکانیسم قیمتها و اقتصاد لیبرال در خود نوعی بی ثباتی را نهفته دارد! مگر نه اینکه در شرایط بازار کامل آنها که نمی توانند رقابت کنند باید از بازار خارج شوند، که این ناامنی برای بنگاهها در اقتصاد لیبرال برسمیت شناخته شده است. بخاطر همین هست که هر وقت شاخصها رو به واگرایی می گذارند گفته می شود بی ثباتی یا ناامنی اقتصادی رخ داده است.
این اقدام اخیر دولت امریکا تنها بدلیل جلوگیری از بی ثباتی و ناامنی اقتصادی است و البته چیز تازه ای هم نیست.از همان زمان که بیسمارک، روزولت و چرچیل که فرزندان وفادار نظام لیبرال بودند، تصمیم گرفتند بمنظور مقابله با اندیشه های مارکس و البته حفظ نظام لیبرال ، تامین اجتماعی را راه اندازی کنند . بروشنی مشخص شد که مکانیسم قیمتها و میزان مداخله دولت از چه آستانه تحملی برخور دار است.

۱۳۸۷ شهریور ۲۷, چهارشنبه

MP3 player market

امروز همراه یکی از دوستان بودم که می خواست MP3 Player بخرد. بعد از بررسیها فهمیدیم که توی این بازار خب بهترین برند اپل هست و با اختلاف قیمتی زیاد سامسونگ و کرییتیو قرار دارند که بخاطر پخش صدای بهتر توصیه ها بر سامسونگ بود.
اما برایم جالب بود که مطابق اطلاعات این وبلاگ سامسونگ بدلیل حمایتهای دولتی در دسترسی به سرمایه مناسب توانسته از سایر رقبا فاصله بگیرد . اکنون در حالیکه سالیانه 440 میلیون دلار بابت حق لیسانس به شرکت اسکن دیسک می پردازد ، حال مایل است آنرا بخرد. هر چند که معامله بسرانجام نرسیده است.

مدیریت ازدحام جمعیت و مشتری مداری


رفتم کنسول چین در مالزی برای اخذ ویزا.
یک سالن حدودا سیصد متری که آنقدر جمعیت در آن فشرده شده بود که حد نداشت ( عکسی با موبایل گرفتم که شاید فضا را بتوان تصور کرد)
دستگاههای تهویه و خنک کننده جوابگوی جمعیت نبود و دستگاه شماره دهنده هم خراب بود. صفهایی که به هفت گیشه ویزا و یک گیشه صندوق و یک گیشه دریافت ویزا منتهی میشد همگی در هم پیچیده بود و پیدا کردن آخرین نفر صفها محال بود. میز اطلاعات هم اطلاعات کافی نداشت و باعث شد کلی وقتم تلف شود.دریغ از یک اطلاعیه که گردش کار را توضیح دهد.
اما مردم باصبوری و بدون اعتراض ایستاده بودند.اکثرا ساکت بودند،بعضی روزنامه و کتاب می خواندند، برخی با اطرافیان صحبت و عده قلیلی هم با موبایل و وسایل دیگر بازی می کردند.
داشتم با خودم فکر می کردم که اگر این وضعیت در ایران بود چه می شد؟ چون اینجا هم بعضیا یواشکی می خواستند توصفها خودشون رو جا بزنند.اما آنها با یه تذکر بدون مقاومت میرفتند ته صف .
به خودم گفتم کسی با کسی اینحا دعوا نمی کنه که! یک دفعه یک مالایی با یک مرد هندی شروع به دعوای شدید لفظی کرد که با وساطت نگهبان موضوع ختم شد.جالب اینکه نگهبانه رفت روی صندلی و با ترکیبی از انگلیسی و مالایی فکر کنم گفت: اینجا سفارت چینه مثل سرزمین چین هست! اگر به پلیس زنگ بزنن هر دو تون رو پلیس میبره پس ریلکس باشین!
اما من می خواهم نتیجه های زیر را بگیرم:
1. وقتی توی ایران از عدم توجه به مشتری مداری گله می کنیم فکر نکنیم در سرزمینهای دیگر وضع اینطور نیست.
2. سعی کنیم توی جاهایی که مسولیت داریم از اینکارها نکنیم
3. کمک کنیم تا صبوری در جامعه ایران بیشتر شود
4. اگر دستگاهی خراب میشه ، سریع تعمیرش کنیم
5. مدیریت ازدحام جمعیت مسئله مهمی هست که خیلی از کشورها به روشهای علمی و آکادمیک آن بی اعتنا هستند.
6. مسخره هست که آدم از یک کشور جهان سومی بره توی یک کشور جهان سومی دیگه زندگی کنه!

۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه

مناسبتها و کسب و کارها

بسیاری از مناسبتها و آیینها در زندگی بشری دیگر تبدیل شده به فرصتی برای کسب و کارها ، تا حدی که بخشهای بازاریابی آنقدر در تبدیل این فرصتها به درآمد تلاش می کنند که مخاطبین چرایی این مناسبت یا آیین را بفراموشی می سپارند.
شرکت هالمارک برای فروش بهتر کارت پستالهایش آنقدر روی روز ولنتاین کارکرد که تقریبا آثارش به بسیاری از کشورها سرایت کرد . مستقل از مباحث فرهنگی موضوع که در تخصص اینجانب نیست ، ملاحظه می شود که حتی بازار بسته ایران (بلحاظ حضور شعب فروشگاههای خارجی) در این روز خود را برای فروش کالاهای مربوطه آماده می کند و یا اینکه در عربستان سعودی فروش گل سرخ ممنوع می شود.
حتی در آیینهای مذهبی خودمان مثل ماه مبارک رمضان و ایام سوگواری محرم برخی از کسب و کارها رونق پیدا می کنند. در ایران بیشک کسانی که فروشنده خرما ، زولبیا و بامیه، حلیم، آش، پرچم و کتیبه های مذهبی و ... باشند در این ایام با بازار داغی مواجه هستند.
در خارج از کشور گاه این بازاریابان هستند که به شما از فرا رسیدن مناسبتی خبر می دهند و مالا شما با چرایی و شان آن مراسم آشنا می شوید.


MOON CAKE
از حدود یکماه قبل تمام مراکز خرید ، رستورانها و هرجا که آدمها برای خرید تردد می کنند پر شده از شیریتیهای مخصوص چینی ها که در بسته بندیهای فوق العاده جالب عرضه می شوند . البته این شیرینیها نسبتا گران قیمت هستند طوریکه هر قزص آن بالغ بر 3000 تومان می شود.
در ویکیپدیا آمده است که مون کیک در فستیوال نیمه پاییز یا فستیوال مون میل می شود. این فستیوال اصالتا چینی یکی از مناسبتهای مشهور کشورهای جتوب شرق آسیاست . بر اساس تقویم چینیها امسال 15 سپتامبر مصادف با این شب است.




در این شب چینیها در زیر نور ماه این کیکها را می خورند ، حلقه ای از میوه پوملو بر سر می گذارند و فانوسها را روشن می کنند.

۱۳۸۷ شهریور ۲۳, شنبه

جریان نقدینگی 2

هنوز چند دقیقه از ارسال پست قبلی نگذشته بود که در دنیای اقتصاد مطلبی با عنوان " تصاوير بدون برفك از اوضاع صنعت "را خواندم که عواقب تاشی از فشار نقذینگی را نشان می دهد.

جریان نقدینگی

در خبرهای ايران اکونوميست آمده است :
آخرین گزارش رسمی از میزان چک های مبادله شده و برگشت داده شده توسط اتاق پایاپای اسناد بانکی تهران حاکی از آن است که تعداد چک های برگشت داده شده در تیرماه امسال نسبت به ماه قبل از آن و ماه مشابه سال گذشته به ترتیب معادل 6/2 و 6/11 درصد افزایش یافته و مبلغ این چک ها نیز در مقایسه با مقاطع زمانی مورد نظر به ترتیب 8/15 و 54 درصد افزایش داشته است.
این بمعنای اینست که فعالین اقتصادی در ایفای تعهدات خود در اقتصاد ایران دچار مشکل هستند که بنظرم عمده بروز این پدیده ناشی از موارد زیر باشد:
1. سیاست انقباظی بانکها در اعطای تسهیلات
2. فشار بانکها بر تسویه وامهای قبلی وام گیرندگان
3. رکود بازار مسکن و مستغلات و عدم نقدشوندگی آنها
4. رکود در بازارهای مالی از جمله بورس عدم نقدشوندگی آنها
5. رکود در معاملات خارجی از طریق اعتبارات اسنادی و جایگزینی آن با خریدهای نقدی

چه موارد دیگری را می توان اضافه نمود؟

از مالزی

مرد مسلمان مالزیایی می گوید ما اعتقاد داریم در ماه رمضان خداوند دست و پاهای شیطان را می بندد و اگر انسانها گناه کنند ، خودشان مقصر هستند و عذر و تقصیری پذیرفته نیست!
لذا ما در ماه رمضان خیلی مواظبیم که دست از پا خطا نکنیم

موانع سرمایه گذاری

حامد قدوسی مطلبی را در خصوص دلیل عدم سرمایه گذاری و ظرفیت سازی در نیروگاههای جدید توسط بخش خصوصی که ناشی از مصوبات مجلس و تاکید بر تثبیت قیمت برق بوده منتشر کرده است که مناسب دیدم مواردی را نیز اضافه کنم.
بنظرم علاوه بر اثرات منفی تثبیت قیمت محصول بر توجیه پذیری سرمایه گذاری پروژه هایی از این دست باید به تجربه بخشهای سرمایه گذاری در اقتصاد ایران طی چهل سال اخیر نیز توجه نمود.
یکی از این موارد عدم پایبندی دولتها به تعهداتشان هست. مثلا یک نیروگاه برق نیازمند دریافت سوخت گازی یا نفتی بصورت مستمر می باشد و البته دولتها بمنظور تشویق سرمایه گذار این تعهد را در قرارداد می نمایند اما در فرایند اجرا موانع و تجربه های مشابه این التزام و پایبندی را با نا اطمینانی مواجه می نماید.
همچنین نوسانات در قیمت تمام شده کالای تولیدی از جمله موارد قابل توجه است. بطوریکه حتی در مواردی که قیمتها از سوی دولت تضمین شده گاه با مصوباتی تغییر می نماید.
بعلاوه دستمزد ها و سایر نهاده های تولید در شرایط تورمی اقتصاد ایران افزایش می یابد اما قیمت محصول را دولت ثابت نگه می دارد و در درون خود هم سازمان حمایت از مصرف کنندگان و سازمان تعزیرات ایجاد می نماید و بر اساس فرمولهایی رشد قیمتها را کنترل می نماید که این فرمولها به کارایی تولید و مکانیسم عرضه و تقاضا بی اعتنا هستند.
بی ثباتی در رویه ها و نوسانات اقتصادی در کنار نقض مکانیسم قیمت در اقتصاد تنها توضیح دهنده بخشی از دلایل بی میلی سرمایه گذاران در پروژه هایی نظیر پروژه های نیروگاهی می تواند باشد.

۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

WINNING



دارم این کتاب نوشته جک ولش را می خوانم. فعلا میهمان این جملات باشید:


Winning in business is great because when companies win,people thrive and grow.There are more jobs and more apportunities everywhere and for everyone.People feel upbeat about the future;they have the resources to send their kids to college,get better health care , buy vacation homes , and secure a comfortable retirement.

۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

تاریخ مصرف

دیروز رفتیم فروشگاهی اطراف سان وی پیرامید که بصورت محدود کالاهای ایرانی هم دارد. دنبال گلاب می گشتیم، فروشنده یک گلاب عربی داشت و اون رو پیشنهاد کرد. تاریخ مصرف به عربی درج شده بود(7/11/1428)من هم بیاد نداشتم که الان به قمری چه تاریخی هست.
موقع پرداخت بهای آن از فروشنده ایرانی سوال کردم که گلاب ایرانی ندارین؟ گفت نه. ولی این خوبه و بوش مثل گلاب ایرانی است.
در منزل وقتی شیشه را باز کردم بویی شبیه استون به مشام رسید!
تقویم را که نگاه کردم دیدم تاریخ قمری (5/1/1429)هست.
حالا من هم تاکید می کنم که توصیه های این وبلاگ رو جدی بگیرید.
البته من 7 رینگت ضرر کردم ، اما قطعا اون فروشگاه بیشتر ضرر خواهد کرد.چون نتنها یک مشتری را از دست داد بلکه عواقب ضد تبلیغ را هم باید تحمل نماید.
در کسب و کارهای خرده فروشی که رقابت در آن گسترده است. مثل رستورانها، سوپرمارکتها،آرایشگاهها و...قدر مطلق اثر نارضایتی مشتری از قدر مطلق اثر رضایت مشتری دیگر بسیار بیشتر است. بدین معنا که اگر مشتریی رضایت کافی داشته باشد تنها قادر است تعداد X واحد مشتری جدید را جذب فروشگاه نماید اما مشتری ناراضی قادر است Y نفر را نهی و از دایره مشتریان خارج نماید که نتنها Y از X بیشتر است بلکه در مواردی تا چند بربر آن می رسد.

۱۳۸۷ شهریور ۱۶, شنبه

شکسپیر




برای لذت بردن از زندگی ، گاهی باید کمی احمق بود.




امروز بعد از اینکه به اوج عصبانیت رسیدم این جمله چقدر کمکم کرد!


بعد با خودم فکرکردم چرا باید روابط کاری ما در ایران اینقدر متشنج و دارای بار منفی باشه؟!


من که کیلو مترها دورم اینطوری داغونم. وای به حال دوستانی که تو مرکز تنش نشسته اند!

۱۳۸۷ شهریور ۱۵, جمعه

لستر تارو

کشوری
که زیر سلطه ترسوها باشد ثروتمند نمی شود،
کشوری
ثروتمند می شود که راه را بر
شکوفایی کاشفان و نواندیشان خود بگشاید

۱۳۸۷ شهریور ۱۴, پنجشنبه

در مسیر؟ یا در حاشیه؟

چندی پیش یکی از دوستان عزیزم که اولین بار اینجا را دیده بود برایم نوشت که خیلی هم در رایطه با مسیر تعالی و مباحث سیستمهای مدیریتی نمی نویسی!
بارها با خودم فکر کردم که چه کنم؟ به حاشیه بپردازم یا نه؟
نهایتا به این رسیدم که همین وضعیت موجود ادامه یابد.
پس دوستان اندکی که اینجا را خواندنی یافته اند، بزرگواری فرمایند و تحمل فرمایند.

رمضان مبارک در مالزی

حال و هوای ماه مبارک رمضان غیر ایرانی را فقط در امارات (دبی)، ترکیه(استانبول) و مالزی(کوالالامپور) تجربه کرده ام.غیر از اینکه هیچکدام به جذابیت ایران نمی رسد اما هر کدام برای خود نکاتی دارد.البته مطابق تجربه من که قطعا در بر گیرنده همه زوایای جوامع فوق نیست.

در دبی تقزیبا عربها جریان زندگی روزمره و کار و کسبشان تحت شعاع قرار می گیرد و کسی تعجب نمی کند که اگر ساعت 11:30 صبح هنوز آقا سر کار حاضر و یا تلفنش را جواب ندهد. مراسم افطاری بخش جذاب ماه رمضان دبی نشینان هست.طوریکه از اذان شروع و تا چند ساعت بعد ادامه می یابد و دائم مشغول خوردن هستند. بیشتر شرکتها نیز در این ماه مراسم ضیافت افطاری برای اهداف تجاری خود برگزار می کنند.رستورانها و فست فودها تعطیل هستند اما داخل هتلها غذا بدون محدودیت برای همه سرو می شود. ضمنا تمام بارها،کلابها و اماکن اینچنینی تعطیل می شوند. سخت گیری روزه خواری در سطح جامعه وجود ندارد اما می گفتند برای افراد محلی و بومی ضوابطی وجود دارد. صدای اذان در پنج نوبت مطابق روال اهل تسنن شنیده می شود.

در استانبول شرایط جامعه بسیار عادی بود یعنی از حال و هوای ماه رمضان خبری نبود. تنها بر خی از رستورانها مطابق اعتقادات قوی مذهبی صاحبانشان تعطیل و یا بصورت محدود و مختصر پذیرایی داشتند. در زمان افطار ترافیک شهر و جنب و جوش فروشندگان و خریداران غذاهای سنتی ماه رمضان چیزی شبیه ایران بود.طبیعتا از مبارزه با روزه خواری و سایر ضوابط هم خبری نبود.البته در استانبول حضور خانواده های مذهبی چندان در سطح شهر پر رنگ نیست . چون بافت سایر شهرهای غیر از استانبول مذهبی تر و وسعتشان کمتر، لذا تراکم در آنها بیشتر بچشم می خورد.

در کوالالامپور شرایط عمومی جامعه با غیر ماه رمضان تفاوتی ندارد. همه مطابق معمول کار می کنند. تمام رستورانها باز و هیچ شرایط خاصی برای ممانعت از روزه خواری بچشم نمی خورد ، البته شنیده ام مسلمانان مالایی محدودیتهایی دارند اما شواهدی از جدیت در اجرای آن ندیده ام.برای افطار بازارچه هایی خیابانی در نزدیکی مساجد برای طبخ و فروش غذا برپا شده است.
مساجد خیلی فعل هستند ، در صندوق پست خانه ها اطلاعیه و برنامه های خود را انداخته اند(البته به زبان مالایی) . اذان مطابق روال معمول در پنج نوبت پخش می شود . اذان صبح همراه با مناجانت و قرائت قرآن پخش می شود. اذان مغرب اینروزها ساعت 19:20 هست و بلند گو مسجد از ساعت 19 تا 24 پیوسته در حال پخش اذان، نماز، قرائت قرآن و سخنرانی است.ضمن اینکه در شهرهای مذهبی تر مثل شاه اعلم قطعا فضا روحانی تر است و البته بعضا ضوابط خاص خود را داراهستند.
ماه رمضان در اینجا یک جورایی تبدیل به فستیوال می شود . خیلی از فروشگاهها به مناسبت این ماه قیمتها را پایین آورده اند و بعضی هم آذین بندی کرده اند.ضمنا هفدهم سپتامبر هم در تقویمها روز " نوزول القران" نامیده شده و تعطیل است.
باز هم تاکید می کنم اولا این یافته ها قطعا ناقص است . دوما هیچ کجا حال و هوای ماه رمضان ایران را ندارد.
یاد مرحوم حاج آقا موسوی پیشنماز مسجد امام جعفر صادق سیدخندان بخیر! چه شبهای احیای با صفایی برگزار می کرد.خدا روحش را قرین رحمت بفرماید.

ماهاتیر محمد

وقتی
رهبران
سریع عوض می شوند،
ایده ها
به همراه آنها
فراموش می شود

۱۳۸۷ شهریور ۱۳, چهارشنبه

جملات ناب

Every day in life, there is a new question.That iswhat keeps us going.

۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه

اول سپتامبر

امروز اول مه مبارک رمضان در مالزی اعلام شده است.
از طرف دیگر دیروز روز مردکا یا سالروز استقلال مالزی بود که مردم این کشور پنجاهمین سال استقلال کشورشان را جشن گرفتند.
نکته جالب اینکه چون روز یکشنبه تعطیلی پایان هفته مثل روز جمعه ماست و روز مردکا به روز یکشنبه افتاده بود، دولت برای جبران دوشنبه را هم روز تعطیل اعلام کرد.
می بینیم که اینجا هم خیلی کسی از تعطیلات زیاد ناراضی نیست!

راهنما

دیروز کتاب The One Minute Apology از مجموعه کتابهای ONE MINUTE MANAGERنوشته KEN BLANCHARD را به اتمام رساندم .
کتاب در مورد نحوه مناسب برخورد مدیران با تصحیح خطاهای خود نزد هیات مدیره صحبت می کند که اننشاء الله تو فرصت دیگر خلاصه ای از آن را هم خواهم نوشت.
اما نکته جالب این کتاب حضور یک راهنمای با تچربه جهت یاری رساندن فکری به مدیر در زندگی کاری اوست .چیزی که بنظرم در زندگی کاری مدیران ایرانی کم یافت می شود.
وقتی به پایان کتاب رسیدم و آنرا بستم با خودم فکر می کردم کاش در ایران هم مدیران بنگاههای اقتصادی به ضرورت حضور چنین افرادی پی می بردند .و کلا جامعه مدیریت کشور به استفاده از افراد با تجربه خود توجه کافی می نمود.سالها پیش در مقاله ای خواندم ، یکی از دلایل موففیت شرکتهای سلیکون ولی امریکا نیز قرار گرفتن افراد با تجریه و بازنشسته که میلی به کارهای اجرایی دیگر نداشتند در کنار جوانان کارآفرین و پر انرژی و صاحب ایده در هیات مدیره شرکتها بوده است. چراکه این افراد کارکشته بخوبی قادر بودند در مذاکرات با بانکها، در مواقع پر استرس ، در حین مذاکرات پبچیده به یاری مدیران جوانتر بشتابند

۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

مشتری مداری

برای 24 ساعت تقریبا تمام ارتباطاتم که تابع اینترنت بود قطع شد و درست وقتی که مشکل حل شد احساس کردم از جزیره ای دور افتاده رهایی یافتم.
برای خانواده ما که برای تماس با ایران از تلفن اینترنتی استفاده می کنیم و تمام مکاتبات کاری و غیر کاری باز هم از طریق ایمیل انجام می شود و سایر کارها مثل چک کردن مانده حساب بانکی و پیدا کردن آدرسهایی که با آنها آشنا نیستیم ، اخیرا هم آموختن زبان را به آن اضافه کرده ایم همه اینترنتی شده ، قطعی اینترنت مکافات است.
اما نکته جالب اینکه قطعی اینترنت ناشی از مشکل فنیی بود که شبکه مخابرات و ای دی اس ال شرکت تلفن مالزی در مورد خط متعلق به من داشت اما برای اینکه به بخش خدمات مشتریان حالی کنم که مشکل نرم افزاری نیست مجبور شدم بیش از 5 بار تلفنی با آنها صحبت کنم در هر کدام از این تماسها که حداقل یک ربع و در مرتبه ای به چها دقیقه طول کشید اپراتور می خواست که با هم سیستم را چک کنیم تا مطمئن شود مشکل نرم افزاری نیست و با توجه به عدم اطلاع کافیم از کامپیوتر و لحجه انگلیسی بسیار بد این جماعت مالزیایی قطعا تصدیق می کنید که این مکالمات چندان خوشایند نخواهد بود ولی با این حال در هیچ موردی تا کنون ما با برخورد بد یا تند از سوی ایشان مواجه نشده ایم.
در حالیکه در ایران بسیاری از موارد تجهیزات فنی و تسلط کاربری آنها در سطح کیفی قرار دارد اما بر خورد با مشتری بسیار ضعیف هست.
مثلا سیستم پرستاری و رفتار تیم درمانی در بیمارستانهای شیک و مجهز خصوصی ایران همراه با خشونت و نامهربانی است. بیمار در حال درد کشیدن با کنایه هایی مثل خودت رو لوس نکن ، خوب درد داره دیگه و ... مواجه می شه!
ناوگان هواپیمایی ما هم که به دلیل دست و پنجه نرم کردن با شرایط تحریم وضعیت مناسبی ندارد در دل خود مشکل جدی رفتار غیر مشتری مدارانه کادر پرواز خصوصا میهماندارن را نیز گسترش می دهد.
به اقتضا کار کربن ایران مرتبا بین تهران و اهواز در تردد بودم و بارها رفتارهای نامناسب کادر میهمانداران خود نمایی می کرد و ارزش هدایت عالی هواپیما توسط خلبانها را که با این هواپیما های کهنه خیلی راحت پرواز می کردند از بین می برد. دریکی از پروازها که یکی از میهماندارن از مسافران سوال می کرد که مشکلی دارند یا نه؟ و احیانا چیزی می خواهند یا نه؟ تقریبا چند ردیف جلوی من که صدایشان را می شنیدم به اون آقا می گفتند ما به چنین رفتاری عادت نداریم و البته همگی هم خوشنود بودند.

۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه

پراکنده

  • فاصله زمانی بین این پست و پست قبلی بخاطر این بود که مشغول انجام کار نیمه تمامی بودم و تمام انرژی من رو صرف خودش کرد و شکر خدا پایان خوب و مبارکی داشت
  • روز نیمه شعیان که بقول سعدی مبارکتر شب و خرمترین روز است مصادف شد با آغاز افتاحیه کسب و کار جدیدم که فکر کنم باید بگویم نیمه شعبان امسال برایم شکر اندر شکر بود
  • بیست و هشتم مرداد مصادف است با سالگرد درگذشت مادر همسرم و در صدد این بودیم که بنحوی یادش را در اینجا گرامی بداریم که ناگهان خبر تلخ و ناگهانی در گذشت عموی بزرگوارم را دریافت کردیم. خیلی سخت و دردناک بود.شوکه شدم ، نمی توانم حتی تلفنی ابراز همدردی کنم .پس از بهمن سال گذشته که مدیریت کربن ایران را واگذار کردم ، شش ماه می شد که از درد دیسک کمر خبری نبود اما این چند روز اخیر دوباره بسراغم آمد.
  • دولت مالزی قیمت بنزین را که حدودا سه ماه پیش 40 درصد افزایش داد از روز قبل 5.5 درصد کاهش داد. بعبارتی در حال حاضر اینجا بنزین لیتری 7400 ریال شده. اما قبلا هم گفته ام که خوشبختانه اینجا موجهای تورمی ناشی از انتظارات فعال نیست. ضمن اینکه هم افزایش قیمت بنزین و هم کاهش آن در پروسه بسیار آرامبخش توسط شخص نخست وزیر به جامعه اعلام شد.