۱۳۸۷ آذر ۱۷, یکشنبه

وظایف کلاسیک

یکی از مشکلات شرکتهای ایرانی اینست که افراد، بخشها و حتی گاهی سازمان فراموش می کند که وظایف کلاسیک خود را درست انجام و یا اصولا انجام دهد و پس از بروز مشکل است که از روند جاری فعالیت ابراز نگرانی می شود.
بعنوان مثال انتظار می رود که یک منشی قادر باشد وظایف کلاسیک خود را انجام دهد یعنی با کامپیوتر آشتا، مسلط به تایپ، فایلینگ و تنظیم برنامه ملاقاتها و .. را بداند . حال اگر روابط عمومی قوی، تسلط بر ویرایش ادبی ، دقت در برقراری ارتباطهای تلفنی را هم داشته باشد . جزء مزیتهایی خواهد بود که ورود به مراتب شغلی بالاتر را بر او آسان می کند . به هر حال اگر فردی حائز توانایی اجرای وظایف کلاسیک نباشد، پس نباید برای سمت منشی هم بکار گرفته شود.
اما در شرکتها می بینیم که فرد کاملا بی تجربه و نا آشنا به وظابف کلاسیکی را بکار می گیرند و بعد گله می کنند که وظایف در دفتر مدیریت روی زمین مانده است.
مدیرعامل را منصوب می کنند غافل از اینکه وی وقت کافی برای سازمان نمی گذارد و به دنبال روابط و لابیهای شخصی خویش است.
امور مالی گزارشات روزانه و مقطعی خود را تهیه نمی کند.
فرایند خرید ملزومات مصرفی و اقلام تدارکاتی تعریف نمی شود.
این گرافتاریها در شرکتهای ایرانی بوفور دیده می شود و نشان از این دارد که ما فراموش کرده ایم که افراد، بخشها و سازمانهایمان حداقل باید قادر به اجرای وظایف کلاسیکی خود باشند.

هیچ نظری موجود نیست: