۱۳۸۶ اسفند ۹, پنجشنبه

داستان تلخ صنعتی شدن

مصدق وقتي دست آورد تلاشهاي ناموفق و منجر به توليد سماور نفتي عالي نسب را ديد همان اندازه خوشحال شد كه ميرزاتقي خان اميركبير از سماور سازي صنعتگر اصفهاني. آن زمان سماور ذغالي را از روسيه مي آوردند، ميرزا تقي خان به صنعتگر ماهر اصفهاني گفت يك نمونه از آن را بسازد، وقتي ساخته را ديد چندان خوشحال شد و خنديد كه ميگويند دندانهاي انتهايي او هم در اين خنده نمايان شد وتمامي تسهيلات را براي صنعتگر اصفهاني فراهم كرد تا توليد سماور كند و كارخانه سماورسازي راه بيندازد. وقتي خلف او مصدق سماور نفتي عالي نسب را ديد، مهماني كرد و در آن مهماني سماور را روشن كرد و در آن سماور با دست خود براي مهمانان چاي ريخت و به مهمانان تعارف كرد.راه عالي نسب در مجموع و در معنا در دوره انقلاب همان سرنوشت را پيدا كرد كه سماورسازاصفهاني. آورده‌اند كه ميرزاتقي‌خان به چراغعلي‌خان زنگنه حاكم اصفهان نوشت كه ابزار تدارك كارخانه را براي سماورساز فراهم و وامهاي لازم را به او بدهد، همين كه كارخانه به توليد رسيد گفتند كه ميرزا تقي‌خان از كار كنار گذاشته شد و پس از آن طولي نكشيد كه نوبت به چراغعلي‌خان زنگنه رسيد. حاكم جديد كه حاكم ميرزاآقاخان نوروزي بود به دنبال سماور ساز فرستاد و به او گفت وامي را كه گرفته عودت دهد او گفت هنوز اجناس به بازار نرفته و فروش نكرده ايم و من پول ندارم، به او مهلت داد، او هم كارخانه را به تاراج داد خانه خود را هم فروخت و هنوز نتوانست وام حكومت را بدهد، حاكم سپرد تا فراشان حكومتي او را در بازار صنعتگران اصفهان آنقدر بكوبند تا صنعتگراني كه او را انتخاب كرده و به تهران نزد امير فرستاده بودند دل بسوزانند و تاوان مابه التفاوت بدهي او را بپردازند و همين كار را كردند، از ضرباتي كه به سر او زدند او براي هميشه كور شد و در بازار اصفهان فقيري و گدايي ميكرد، وقتي شخصي ظاهراً تهراني به او صدقه اي داده بود، او اين داستان صنعتگر شدن در ايران را به جاي آن صدقه براي او تعريف كرده بود كه آن پول مجاني نباشد.

رابطه نقدشوندگی سهام با ثبات اقتصادی

در بررسيی كه بانك جهاني از تجار كشورهاي مختلف بعمل آورده است، نشان داده شد كه اولين مانع عمده بر سر فعاليت اقتصادي آنان حقوق مالكيت نامطمئن مي باشد. حقوق مالكيت حقوقي هستند كه افراد نسبت به نيروي كارشان و كالاها و خدماتي كه در اختيار دارند كسب ميكنند كسب اين حقوق تابعي از قواعد حقوقي، شكلهاي سازماني، اجزاء و هنجارهاي رفتاري است. في الواقع حقوق مالكيت به آن دسته از مقررات و قوانيني بر ميگردد كه در خصوص مسايل زير راهگشا باشند:
· مالكيت بر دارايي
· دسترسي به دارايي
· محافظت از دارايي
· انتقال دارايي
بر اين اساس هرگونه تلاش براي حفظ، نگهداري و احترام به مالكيتهاي مادي و معنوي، فردي و سازماني گامي زيربنايي براي ثبات اقتصادي جوامع است.
شواهد تاریخی نیز عمدتا حکایت از آن دارد که مجموعه ای از نهادها در کارآمدی یا ناکارآمدی حقوق مالکیت موثر می باشند و بازیگران عرصه اقتصاد نیز براساس مدلهای ذهنی خود، توجه به کارآمدی یا ناکارآمدی حقوق مالکیت، انعطاف پذیری نهادها و ... رفتار اقتصادی خود را شکل می دهند.
چندي است در سطح مسائل روز بازار بورس، مشكل توقف و بسته بودن تعداد زيادي از نمادهاي شركتهاي بورسي مرکز توجه قرار گرفته است. اگرچه توقف معاملات بر روي نمادهاي مذكور به دلايلی چون تعدیل EPS، عدم اطلاع رساني مناسب مديريت شركتها،مخدوش بودن اطلاعات ،برگزاری مجامع و ... توسط مديريت سازمان بورس اوراق بهادار انجام می گیرد. ليكن شايسته است به اين نكته اساسي نيز توجه نمود كه خطاي مديريت شركتها، تسلط سهامداران غالب بر رفتار شركت، مشكل ساختار صنعتي شركت و ... چنانچه ريشه هاي توقف نمادها نيز باشند بهتر است مديريت سازمان بورس به دنبال راه حل مناسب ديگري غير از توقف معاملات برروي نمادها باشد. چراكه به هر حال سهامداران جزء از دسترسی و انتقال دارايي خود در چارچوب فوق محروم ميباشند و بنابراين در سطح بازار بورس نه تنها نقدشوندگي دارايي مالي آنها(که یکی از مهمترین مزایای این دارایی می باشد) از رجحاني برخوردار نمي‌باشد بلكه ادامه اين روند منتهي به خدشه وارد شدن بر مفهوم حق مالكيت فعالین اقتصادی (خصوصا سهامداران جزء) ميگردد.لذا شايسته است مديريت سازمان بورس به جايگاه خطير خودو تبعات و اثرات مهم تصميماتش بر متغیرهای مهمی چون ثبات اقتصادی عنايت ويژه نمايد.بی شک کمک به دسترسی به سطوح کیفی برتری از متغیرهای موثر بر تشکیل سرمایه در ساختار یک اقتصاد در حال توسعه از وظایف نهادهایی است که با اخذ تصمیمات مناسب به کارآمدی این متغیرها کمک می نمایند.لذا توجه به این نکته که دامنه تصمیمات مسولین محترم بورس تنها به حوزه نظارت در بورس محدود نمی شود و تا حوزه ثبات اقتصاد ایران و ارزیابی کیفیت حقوق مالکیت تسری می یابد، ضروری است.

فرآیند تدفین

اگر خدای نکرده سروکارتان برای تدفین عزیزی به بهشت زهرا بیفتد ، آنگاه ملاحظه خواهید کرد که فرآیند گردش کار و ساماندهی امور با دقت مناسبی تنظیم ، جاری و ساری است که علیرغم داغدار بودن و تالم مراجعه کنندگان (که گاه همراه با تنش و گاه همراه با بی تابی است) همه چیز از سیالیت و همواری در اجرا برخوردار است. من هرگز تجربه تدفین اموات را در سایر کشورها نداشته ام بنابراین نمی توانم مقایسه ای انجام دهم اما بعنوان کسی که سالها گردش کار در سازمانها را دیده و طراحی کرده ام و با ادبیات ایزو عمیقا آشنا هستم معتقدم رویه جاری در بهشت زهرا ناشی از مدیریت صحیح و دقیق است که البته قابل تقدیر می باشد.
لجستیک باکیفیت، امکانات زیر بنایی مناسب ،قابلیت استفاده از ظرفیتهای اتوماسیون و نیروی انسانی آموزش دیده که همگی بدون وقفه در حال اجرای وظایف خود بوده و براحتی در دسترس مراجعین می باشند تصویری بغایت زیبا از یک سازمان پویا با مدیریت تعالی جو را به نمایش میگذارد.

۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعه

کنتور چراغ قرمز

توی تهران سالهاست چراغ قرمزها به تایمر یا کنتور ثانیه شمار مجهز شدند تا مردم زمان توقف خود و سرعت در حرکت و توقف را بهتر اندازه بگیرند.اما من نمی دانم این چه سنت بدی است که باید همه این ثانیه شمارها به ثانیه 6 یا 5 که میرسند حتما چند ثانیه متوقف شوند سپس شمارش معکوس ادامه یابد.گویی ما باید دائما مردم را یا غافلگیر کنیم و یا اعتماد آنها را به ابزارهای نوین که قرار بوده زندگی آنها را ساده تر کند،سلب نماییم

۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

بنام خدا

اکنون پس از سالها دوری از وبلاگ و وبلاگنویسی به لطف تقدیر، فرصتی حاصل شده تا از این طریق به موضوعات مورد علاقه ام در زمینه اقتصاد خرد و شرکت داری بپردازم