۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه

BUILT TO LAST

دارم کتاب  BUILT TO LAST  را می خوانم. کتاب نوشته JIM COLLINS  هست که واقعا کتابهایش و مطالعاتش در مورد شرکتها بسیار پر مغز است.

شاید برایتان جالب باشد که ایشان صخره نورد و کوهنورد توانایی نیز هست.

یک نکته جالب که در بررسی شرکتهای سرآمد در این کتاب مشهود است، ثبات مدیریتهاست. یعنی در تحقیقات انجام شده بر روی شرکتهای سرآمد، دیده شده که این شرکتها در طول تاریخ خود مدیران را با دقت انتخاب می کردند و دوره زمانی اشتغال آنها هم مناسب و طولانی بوده است.

مثلا شرکت 3M سال 1902 تاسیس شده است و تا سال 1994 فقط 10 مدیرعامل را بخود دیده است! 

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

سرمایه گذاری در ICT را در یابیم

اینکه مجبور شویم موضوعات بدیهی را اثبات کنیم، خیلی بی مزه و سخت است. صحبت درباره موجه بودن سرمایه گذاری در ICT  هم یکی از این موضوعات است.

یکی از مهمترین عوامل دگرگونی فضای کسب و کار جهان امروز ، تغییراتی بوده است که در بخش آی سی تی افتاده است. کشوری مثل هند توسعه خود را در این صنعت جستجو می نماید و نسل جدید از بدو طفولیت با مفاهیم این عرصه آشناست.

شاید سه گانه زیر برای شما جالب باشد:

  1. روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه بازار دیجیتال دیروز خود طی گزارشی نشان می دهد که چگونه اقتصاد هند راه نجات خود را ، آی تی انتخاب و قرار داده است.بر اساس این گزارش رشد تولید این صنعت در 2010-2009بالغ بر 10.4 درصد بوده است. در سال 2009 نیز 5.9 درصد از تولید ناخالص ملی هند از صنعت فناوری اطلاعات بوده است.                                                            
  2. شرکت ما 13 سال از تاسیسش می گذرد. محاسبه کرده ایم که کل سرمایه گذاری سهامداران طی این مدت در مقایسه با سودهای پرداختی به ایشان بر اساس ارزش حال برابر می باشد. ضمن اینکه میزان داراییها از بدهیهای بیشتر بوده وشرکت نیز دارای سرقفلی و ارزش بازاری قابل توجهی نیز می باشد. اما بازهم بنظر میرسد سهامداران علاقه ای به سرمایه گذاری بیشتر نشان نمی دهند!
  3. شب گذشته در منزل پدر همسرم، پسر شش ساله ام از پدربزرگش می پرسید که کامپیوتر شما ویندوز ویستا دارد یا اکس پی! همه با تعجب نگاهش می کردند . وقتی جواب آمد که اکس پی با خوشحالی یک سی دی بازی را نشان می داد و می گفت که روی کامپیوتر خانه ما ران نمی شود و رفت و بدون کمک گرفتن از کسی مشغول شد. این ادبیات امروز کودکانی است که حتی نوشتن نام خودشان را هم هنوز بلد نیستند. یعنی تقاضای بالقوه بازار !

در شرایطی که در بورس ایران هنوز تعداد شرکتهای فعال در آی تی اندک است.
در حالیکه پاکستان دارای 5 شبکه وایمکس هست. مالزی 2 سال است که وایمکس به مردم عرضه می کند و ما هنوز در تهران یک سرویس با ثبات وایمکس را به سختی پیدا می کنیم.
در حالیکه خصوصی سازی مخابرات بیش از اینکه وقت مدیران جدید آن صرف برنامه های آتی شود، صرف قانونی بودن یا نبودن خرید سهام از دولت می شود .
وقتی که سهامداران به بازدهی سرماه گذاریهایی که انجام داده اند و آنرا لمس کرده اند. باز هم با تردید می نگرند
و ....

باید تغییر مسیر داد و به سرمایه گذاری در آی تی با علاقه نگاه کرد.

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

خشونت اقتصاد لیبرال

اقتصاد لیبرال در بطن خود، سودای بازار رقابت کامل را می پروراند. سودایی که هرگز در تجربه بشری محقق نشده است، اگرچه بدان نزدیک شده اند.
گفته می شود بازار گندم در سطح جهان نمونه ای نزدیک به بازار رقابت کامل است!

وقتی پایان نامه فوق لیسانسم را می نوشتم در بررسی موضوع نا امنی اقتصادی به این مفهوم بر خورد کردم که اقتصاد لیبرال در خود سطحی از نا امنی را معتبر می داند. چون فرض بدیهی اینست که آنها که ضعیفند باید از بازار خارج شوند. ضعیفها ناکارآمدند، تصمیمات صحیح نمی گیرند ، قیمت تمام شده بالا دارند و ....

اکنون بعد از بحران اقتصادی جهان و خصوصا املاک در دنیا و از جمله  امارات، تعداد قابل توجهی با مشکل باز پرداخت دیون خود به بانکها مواجهند.
شنیده ام ( مطمئن نیستم و آمار غیر رسمی است) تعداد زیادی ( حدود 9700 نفر) ایرانی در زندانهای دوبی بابت بدهی بانکی در زندان هستند. عمده اینها هم درگیر معاملات املاک بوده اند. برخی به شکایت بانکهای ایرانی به زندان افتاده اند.

این روی خشن اقتصاد لیبرال می باشد.

بیخود نیست که دونالد ترامپ دائما می گوید: بیزینس بیرحم است! 

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

فرایند تصمیم سازی شخصی

هر وقف می خواهم تصمیمی بگیرم از ابزار ساده ای استفاده می کنم. این ابزار ساده نوشتن است.

سناریوهای پیش رو را بر روی کاعذی می نویسم و بعد نکات مثبت و منفی را هم در ذیل هر سناریو  می آورم و بعد شروع می کنم به امتیاز دادن.

در این روش دهنم منسجم می شود و بهتر می توانم تصمیم بگیرم.

این روش را بارها تکرار کرده ام. تصمیمات مهمی مثل ازدواج، انتخاب برخی از مشاغلی که داشته ام و حتی مهاجرت کردن یا ماندن.

پیشنهاد می کنم از این روش غافل نشوید . در آینده مطالبی را در مورد روش و متدولوژی اینکار خواهم نوشت.

باید اضافه کنم که:

این چند روز آنقدر در مورد موضوعی فکر کرده ام که  حتی علیرغم بکارگیری روش فوق احساس خستگی شدید می کنم. 

۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

INCEPTION

INCEPTION نام قیلمی است که الان روی پرده سینماهای دنیاست. اگرچه من چندان اهل سینما و قیلم نیستم، تصادفا فرصتی پیش آمد تا فیلم را ببینم.

انصافا فیلم از داستانی بسیار تخیلی، مفهومی و پیچیده برخوردار است که بیننده را به چالش فکری می کشد به گونه ای که انسان را به حس گیج کننده ای نزدیک می نماید.

۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبه

بی رمقی در بازار نشر

بازار نشر به مثابه یک بازار و کسب و کار در ایران بنظر می رسد روبه رخوت است. شاید فعالین این بازار در تحلیل شرایط به بسیاری از دلایل اشاره کنند از جمله محدودیت در ممیزی قبل از نشر، وضعیت نامناسب شاخص سرانه مطالعه در مردم ، محدودیت در تقاضا و ... که از حوصله این وبلاگ خارج است.

اما دو نکته:

من به عنوان یک مشتری وقتی به این بازار مراجعه می کنم هم با عرضه ای مواجه نمی شوم! یعنی ما در تولید هم بسیار ضعیفیم. روز یکشنبه برای خرید کتابی به عنوان هدیه برای برادرزاده نوجوانم به کتاب فروشی معتبری مراجعه کردم . واقعا یافتن عنواینی برای این سن کار شختی بود که ناشی از ضعف در عرضه می باشد.

دوم اینکه فعالین این عرصه روشهای نوین بازاریابی را به فراموشی سپرده اند و متاسفانه مدار شوم یاس  و نا امیدی رو به گسترش است. خصوصا وقتی شرایط را با آنچه که تبدیل به استاندارد جهانی شده، مقایسه می کنیم که ناراحت کننده تر می شود

راز ناکامی ما در استقرار صحیح طرحهای جامع چیست؟

در بسیاری از مواقع می بینیم که طرحهای جامع (SOLUTIONS)  در شرکتها، سازمانها و یا حتی شهرها و کشورها علیرغم اینکه مطالعات شناخت پروژه، تدوین دقیق صورت مسئله، انتخاب نرم افزار، انتخاب سخت افزار،  اجرای پروژه و ... همگی درست و صحیح انجام شده ، ولی آن solution  کار نمی کند. در واقع بحث من به طراحی و مسائل فنی بر نمی گردد بلکه به این بر می گردد که در مواردی هم علیرغم اینکه همه چیز درست است اما ذینفعان از آن  استقبال نمی کنند.

مثلا، خیلی از شرکتها نرم افزارهای زیادی را می خرند از جمله نرم افزارهای اتوماسیون اداری که گردش نامه ها مکانیزه شود ، ولی اندکی از آنها واقعا سیستم سنتی گردش نامه در کارتابلها را کنار می گذارند و نهایتا سیستم در آنجا مستقر می شود.

یا مثلا بارها شرکت تاکسیرانی تهران تلاش کرد، تاکسیمتر را مستقر کند اما هیچ وقت نتوانسته ملاک تعیین خدمت جابجایی مسافر  بشود.
بنظر می رسد یکی از دلایل ناکامی عدم تعیین رویه های صحیح یا ابزارها و فشارهای نظارتی باشد که در حین استقرار سیستمها بدان توجه نمی شود.


در مثال نرم افزار اتوماسیون اداری سازمانهایی موفق هستند که مدیران ارشدشان سیستم را پذیرفته باشند و با گردش نامه بصورت فیزیکی سخت برخورد کنند.یا در مثال تاکسیمتر ، در تاکسیهای دبی این قانون حاکم است که اگر تاکسیمتر کار نکرد یا فراموش شد که روشن شود و... مسافر نباید وجهی را پرداخت نماید

سایر روشها نیز می تواند به  استقرار کمک کند. از جمله پیوندهای مکرر بین سیستمهای مختلف. که باعث می شود اجبار در فعالیت سیستم بصورت جامع بوجود آید.

مثلا در مثال نرم افزار اتوماسیون لازم است این نرم افزار به سیستم کارگزینی و ... هم متصل شود. یا در مثال تاکسیمتر اتصال آن به سیستم GPRS وAVL می تواند تضمین کننده استقرار آن باشد.

۱۳۸۹ تیر ۲۷, یکشنبه

شانس مشتری بیسواد

در تحلیل فضای کسب و کار و مطالعه امور شرکتها، بعضا ما به تعابیری بر می خوریم که شاید بیان آنها هم گاهی جسارت می خواهد.

با یکی از دوستان ، صحبت می کردم و جمله ای را استفاده کرد که اگرچه شاید مطلوب نباشد ولی واقعی است. این جمله این بود که:

 شانس شرکت من اینست که مشتریانش بیسواد هستند!

کمی که تامل می کنم، بنظرم میرسد اگر این شرکت بتواند از این وضعیت تاریخی اش برای یافتن فرصد و رشد کردن بهره ببردف سود خواهد کرد. در غیر اینصورت محکوم به فناست.

۱۳۸۹ تیر ۲۵, جمعه

ترسناکی ناشنوایی

یکی از دوستانم برای رسیدگی به بیماریی که گرفتار آنست، تحت آزمایش و بررسی پزشکی قرار دارد. در این پروسه مدت کوتاهی شنوایی خود را از دست داده بود.

بعد که شرایط عادی شد، می گوید ناشنوایی خیلی ترسناک است. حتی ترسناک تر از تاریکی است!




خدا را برای سلامتیمان شاکر باشیم

۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه

تب کنکور

اینروزها فصل کنکور است و بسیاری از خانواده ها در تب و تاب این پدیده اجتماعی که به نوعی سرنوشت فرزندانشان را رقم میزند ، قرار دارند.

 

شاید کنکور هم مثل خیلی چیزهای دیگر بر اساس تجربه افراد از آن با قضاوتهای متنوعی مواجه می شود.

 

بنظر من مهمترین کارکرد کنکور به عنوان درگاه ورود به دانشگاه اینست که دسته بندی نسبتا همگنی از پتانسیل دانشجویان آتی را بوجود می آورد. هر چند که این مکانیسم قاعدتا ناکارآمدیهایی را هم دارد.

 

اما آنچه که شاید دغدغه جوانهای متقاضی ورود به دانشگاهها می باشد، ناظر بر این نکته است که آیا  تحصیلات تکمیلی می تواند آینده شغلی آنها را تضمین کند؟

 

بنظر من تحصیلات دانشگاهی فرصتی را برای دید پیدا کردن بدست می دهد و فرد را یاری میرساند تا در حوزه ای از دانش و مهارتهای بشری قوی شود. باقی قضایا به کوشش و پیگیری افراد بستگی دارد.

 

 



__________ Information from ESET NOD32 Antivirus, version of virus signature database 5260 (20100707) __________

The message was checked by ESET NOD32 Antivirus.

http://www.eset.com

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

اهمیت نهم مرداد

نهم مرداد قرار است سازمان خصوصی سهام سرمایه گذاری پتروشیمی را بصورت بلوکی از طریق مزایده بورسی عرضه کند.

بنظر میرسد مذاکرات طولانی گروه بخش خصوصیی که علاقمند هستند این گروه را به تملک درآورند، در حال بثمر نشستن است.

این معامله از این جهت مهم است که اگر گروه مذکور خریدار سهام باشند. گروهی حرفه ای هستند و ارزش سهام سرمایه گذاری پتروشیمی در آینده افزایش خواهد یافت.

شخصا با این گروه در رابطه با زیر مجموعه های سرمایه گذاری پتروشیمی چند جلسه داشتم. در این جلسات کاملا مشهود بود که اطلاعاتشان عمیق، کارشناسی و مبتنی بر شناخت وضع موجود و مطالعه بر روی وضعیت سنواتی شرکتها پس از سال 1380 می باشد و طرح و برنامه های دقیق مدیریتی برای زیر مجموعه های سرمایه گذاری پتروشیمی دارند.

به هرحال باید منتظر ماند تا ببینیم نتیجه مزایده چه می شود.

چهارصدمین نوشته

پست یا نوشته قبلی چهارصدمین پست این وبلاگ بود که منتشر شد!

البته پستهای دیگری هم در این وبلاگ آمده که یا در پیش نویسها آورده ام و هرگز منتشر نکرده ام یا اینکه منتشر کرده ام وبعدا ترجیح دادم که پاک شوند.
به هرحال چهرصد بار مطلب جدید در اینجا درج شده است. شاید رکورد جذابی نباشد، چرا که خیلیها پر کارترند و نوشته هایشان جذابتر.

اما برای خودم، شخصا لذت بخش است که نوشتن در اینجا باعث شده در مواقع کم کاری مایه آن شود که گویی گمگشته ای دارم. و استمرارش کارنامه ای باشد از استقامت و پیگیری در برنامه و جزیی از زندگی ام!

و ممنون از دوستانی که هم به اینجا سر می زنند و هم به تبادل اطلاعات و همفکری و نقد و راهنمایی می پردازند.

سپاس

NO PAIN, NO GAIN

برخی جملات، استعاره ها و ضرب و المثلها آنقدر قوی و موجز مفاهیم را منتقل می کنند که دیگر نیازی به مقدمه چینی و موخره داشتن نمی باشد.

دیروز به جمعی از همکاران می گفتم که از نظارتهای دستگاه نظارتی شرکت بر عملکرد خود استقبال کنید و سختگیریهای موجه آن را به فال نیک بگیرید. چرا که این سختی در کار موجب رشد خواهد بود.

بدون درد، چیزی حاصل نمی شود!

امروز دیدم خانم دکتر احمدنیا هم مطلبی به تقریب نزدیک به این موضوع آورده اند.

به استقبال نقش هايي نو





در ميان جملات زيبايي كه يكي از دوستان در متن ايميلي براي من ارسال كرده بود اين يكي بيشتر به دلم نشست:

"هیچ وقت از مشکلات زندگی ناراحت نشو، کارگردان همیشه سخت ترین نقش ها را به بهترین بازیگر می دهد"



خب اين، هم نوعي تاييد است كه؛ ما دائم مشغول ايفاي "نقش" هايي هستيم و هنگامي هم كه به ايفاي نقش مي پردازيم از خودمان انتظار داريم كه بهترين بازيگر باشيم به همان معنايي كه در آن جمله آمده است. ديگر اين كه در صحنه ي زندگي از رنج ها و تلخي ها نهراسيم ... در جريان زندگي،‌ دائم صحنه ها عوض مي شوند و نقش هايي نو آفريده مي شود و مي آفرينيم.

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

ایران در انتهاي جدول اقتصاد ديجيتال

اگر چه تیتر گزارش روزنامه دنیای اقتصاد ( ایران در انتهای جدول اقتصاد دیجیتال ) گزنده و ناراحت کننده است و خبر از وضعیت نامناسب IT  ما می دهد .
اما نشان دهنده این نیز می باشد که فرصتهای سرمایه گذاری بیشماری نیز وجود دارد تا بتوان این عقب افتادگی جدی را جبران نمود.

موبایلها و آینده زندگی ما

موبایلها تا همین الان زندگی ما را کلی تحت تاثیر خود قرار داده اند. فراگیری روز افزون /انها باعث خواهد شد در آینده ما بیشتر و بیشتر تحت تاثیر این پدیده قرار گیریم.
جمعیت موبایل به دست دنیا به پنج میلیارد نفر رسیده است. این یعنی موبایل ابزاری است که بسیاری از کسب و کارها بر روی این فوندانسیون محصولات و خدمات آتی خود را معماری خواهند کرد.

موبایلها عاملی موثر برای توسعه شبکه های اجتماعی می باشند. لذا بازاریابی شبکه ای، بانکداری موبایلی و ... جدی و جدی تر  شده و می شود.

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

TNT

موتو شرکت TNT :

SURE WE CAN

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

تضاد در آموزه ها و عملکرد

آقای دکتر پژویان که اینروزها مسولیت شورای رقابت را به عهده دارند. عمیقا معتقد به مکانیسم بازار و تعیین قیمتها از طریق تعادل عرضه و تقاضا هستند.

اخیرا هم در یکی از مصاحبه ها گفته اند که اگر برنامه حذف یارانه ها اجرا نشود ، ترجیح می دهند خودکشی کنند!

اما نمی دانم چرا امروز در مصاحبه با دنیای اقتصاد گفته اند: نیازی به افزایش تعرفه های مخابرات وجود ندارد و نظر کلی اعضای شورای رقابت اینست که تعرفه ها نتنها نیازی به افزایش ندارد بلکه در برخی موارد باید کاهش یابد.

من نمی گویم چرا تعرفه ها نباید بالا بروند یا چرا ایشان می گویند در برخی موارد لازم است کاهش رخ دهد.

تعجب من اینست که ایشان چرا در اینجا کشف قیمت را در بازار فراموش کرده اند؟ چرا دستوری با قیمت خدمات مخابرات برخورد می کنند؟ حال که این شرکت خصوصی شده ، حذف یارانه ها در اینجا مصداق ندارد و باید تعرفه ها هم کاهش یابد!

من فراموش نکرده ام که مخابرات در کثیری از خدماتش انحصاری است و چون رقیب ندارد ، پس قیمت بازاری هم معنا ندارد! اما حیرتم اینست که آقای دکتر پژویان در مباحث مربوط به هزینه انرژی و خدمات حمل و نقل عمومی تکیه بر واقعی شدن قیمت دارند، اما در بحث مخابرات پس از خصوصی شدن دیگر با متدولوژی قبلی بحث نمی کنند.

اساسا بنظرم می رسد ، مشکل اقتصاد دانان ایرانی همین موضوع است که در مباحث توری و دانشگاهی باورها و تحلیلهایی دارند که در زمان که مسولیت اجرایی می گیرند ، قادر به اجرای عملی آن نیستند و در دام تضاد آموزه ها و عملکرد گیر می افتند.

۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

سه ماهی که زود گذشت

امروز فرصتی دست داد تا برنامه های ماهانه را رسیدگی کنم یا بقولی جدول BSC خودم را برای خردادماه پر کنم.

باید هشیار باشیم چراکه ربع سال 89 گذشت و من واقعا در حیرتم که زمان چرا اینگونه بر سرعت خود افزوده است!

دوستانی که به برنامه ریزی شخصی توجه می کنند ، خوب است به این نکته عنایت داشته باشند که متغیرها در بستر زمان شکل می گیرند و نتایج برخلاف یا موافق میل ما ایجاد می شوند . این هنر ماست که از زمان جا نمانیم. راه حل هم اینست که دایم پیشرفتمان را در راستای تحقق اهدافمان در مقاطع مشخص هفتگی یا ماهانه مرور کنیم. 

فشارهای روانی

نمی دانم تا حالا چند کتاب خوانده اید که اثر گذاری آن بر روی ذهن و خاطره تان هرگز پاک نشده است و تا مدتها از خواندن آن سپاسگزار می باشید.

در روزهای پایانی اسفند سال 85 پیگیری وصول وام و پرداخت تعهدات شرکتی که در آن شاغل بودم به همراه کلی کارهای ریز و درشت دیگر ، باعث شده بود با روانی خسته و آسیب دیده به استقبال تعطیلات نوروز برویم. لحظات آخر خروج از دفتر کارم با بی میلی سر رسیدها، کتابها و هدایای تبریک سال جدید  را ورانداز کردم و در میان آنها فقط یک کتاب نظرم را جلب کرد که عنوانش این بود: 

نشانه های فشار روانی در مردان

هفته اول تعطیلات نوروز بیشتر به خواب و همراهی با خانواده گذشت و اولین بار بود که پس از اینکه چند روز از ایام نوروز می گذشت حوصله ام سر نمی رفت و نمی خواستم کار را در سال جدید شروع کنم.طی هفته دوم کتاب را مطالعه کردم و بر عکس تصورات قبلی که فکر می کردم فشارهای روانی از طریق فرایندهای پیچیده و سنگین زندگی انسانها نظیر طلاق و مرگ عزیزان و.. حادث می شود . فهمیدم که بسیاری از پدیده های عادی زندگی ما مثل اضطراب دیر رسیدن به یک قرار ملاقات هم چینی نازک روان آدمی را آسیب پذیر می نماید و باید مراقب بود که هم علتهای فشارهای روانی را مدیریت و خنثی نمود و هم از روشهای مقابله و درمان نامناسب استفاده ننمود.

از آن تاریخ تا کنون ، قدر دان دوستی هستم که این کتاب را برایم فرستاده بود و سپاسگزارم که فرصت مطالعه آن رسید. هرچند که با تمام دانسته هایم باز هم مواقعی نمی توانم رفتار خود را کنترل نمایم.

این مقدمه به این دلیل بود که، این روزها در زیر فشار روانی خاصی قرار دارم. هرچند به قول دوست هلندیی که هفته پیش میهمان ما بود از جنس استرسهای مثبت است.( پرسیدیم مگر استرس مثبت داریم؟ گفت وقتی شما می خواهید که ماشین فراری بخرید، استرس مثیت دارید!)
البته نمی خواهم ماشین جدیدی بخرم ولی چالشهای جذاب بازار و صنعت ICT  از جنس استرسهای مثبتی است که با آن روبرو هستیم.