۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه
کهنه سرباز
قهرمانان خاموش
عملکرد شفاف
سخن مهمی است چون : مگر نه اینست که کارنامه موفق در گرو شفافیت عملکرد مالی و مدیریت شماست !
۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه
مدیریت منابع انسانی (2)
۱۳۸۸ دی ۱, سهشنبه
مدیریت منابع انسانی
در این سالهای اخیر کمتر شده است که بتوان مدیری متخصص در امر مدیریت منابع انسانی یافت. این در حالیست که سایر تخصصها مثل تخصصهای فنی، مالی و ... علیرغم جایگاه مهمشان در برابر انتخابهای پیش رو، باز قدرت انتخاب بیشتری را بدست می دهند.
شاید بخشی از این فقر در یافتن مدیر منابع انسانی ناشی از عدم توجه به مقوله مدیریت منابع انسانی در بنگاههای اقتصادی باشد که بالقوه طرف عرضه این بازار را تحریک نماید.
این در حالیست که تمامی مقولات مهم در امر اداره بنگاههای اقتصادی مثل رهبری، بهبود فرایندها، فرهنگ سازمانی، حرکت به سمت تحول، توسعه و هرچه که باعث افول یا اوج سازمانها می شود در گرو انسانها ست یعنی یکی از منابع اصلی هر سازمان که شاید بتوان گفت ما در سطح اداره بنگاههای ایرانی دارای دو چالش نامناسب باشیم. اول فرهنگ کاری نامناسب و دوم بی توجهی به مدیرت منابع انسانی.
۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه
از ايميلهای رسيده
به محض اینکه شما به اهدافتان می رسید مثلاً «یافتن یک همراه فوق العاده خوب ، تأسیس یک شرکت موفق ، پرداخت بدهی هایتان یا هر چیز دیگر»
ممکن است شور و احساساتتان را از دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن تمایل نداشته باشید ، لذا سست می شوید.
شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می دهند، کسانی که ثروت زیادی برایشان به ارث می رسد و هرگز موفق نمی شوند و ملاکین و اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند، شنیده و تجربه کرده اید.
این مسئله را رون هوبارد در اوایل سال های ۱۹۵۰دریافت:" بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می کند " منافع و مزیتهای رقابت شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالش ها پیروز شوید ، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.
*************************************************** چطور ژاپنی ها ماهی ها را تازه نگه می دارند؟ برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند. کوسه جندتایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند.
۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه
باز این چه شورشی است که در خلق عالم است
از ايميلهای رسيده
آغاز به مردن
(ترجمه از احمد شاملو)
۱۳۸۸ آذر ۲۴, سهشنبه
سرم شلوغ است
۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه
فشارهای روانی مدیران
نتیجه این تلاش با شاخصهای کمی قابل اندازه گیری است.صورتهای مالی شرکت و ساده ترین شاخصها مثل اندازه مقداری تولید، مقدار کمی محصول فروش رفته، ارزش فروش و... به سادگی نشان میدهد بین دو دوره سازمان چه وضعی داشته است. حال اگر سازمانی خود را با ابزارهای کامل تری مثل EFQM اندازه گیری کرده باشد. خوب است چون می تواند تصویر بهتری از موقعیت خود و کوششهایش ارائه نماید و راه پیشرو را مطلوبتر بپیماید.
این میل حرکت بسمت تعالی و بهتر شدن، در کنار سایر چالشهایی که هر بنگاه اقتصادی بعضا با آن در حال دست و پنجه نرم کردن است . مثل بیرحمی حاکم در بازار، رقابت با رقبا، حفظ بازار و ممانعت از تحلیل قوای در بازار ، پیش بینی فضای کسب و کار در کنار چالشهای درون سازمانی مثل ساماندهی گردش نقدینگی، بهبود فرایندها، پاسخگویی به نیاز کارکنان و... بعضا می تواند بسته به نوع بنگاه از موضوعی برای اندیشه تا چالشی برای تصمیم گیری دشوار و حتی تا مشکلی بغرنج باعث فشار روانی در مدیران گردد.
بی شک مدیران سازمانها در معرض این فشارهای روانی هستند و البته آسیب هم می بینند.
محاسن کارگاه خود ارزیابی
البته توقع بالا نیست! چون شرکت پیش از این چندان در معرض اینگونه مباحث کیفی و ابزارهای مدیریتی نبوده است.
اما دستاوردهایی دیگر نیز حاصل می شود.
میفهمی که تا کنون اقدامات فاقد چه زوایای مبهمی برای سازمان بوده.
چه کسانی آماده گی پذیرش مسولیتهای بیشتر را دارند.
چه کسانی بی علاقه هستند؟
چه حجم کاری را پیشرو داری؟
...
و غصه می خوری که چرا، ساده ترین و بدیهی ترین اصول شرکتداری، اینقدر مهجور و فراموش شده اند؟!
مدیریت ازدحام جمعیت
سالن اجتماعات برج میلاد با ظرفیت 1800 نفر آنهم وقتی مراسمی مثل کنسرت در آن برگزار گردد. باید آمادگی مدیریت درستی در خصوص ازدحام جمعیت بوجود آید.
دیشب با خوانواده رفتیم کنسرت احسان خواجه امیری که در سالن اجتماعات برج میلاد برگزار می شد. جمعیت زیادی مراجعه کرده بود، تعداد انبوه خودرو، بازرسی بدنی مردم و سایر اقدامات بطور مناسب و بدون دردسری انجام می شد و خوشبختانه نشان می داد که در اینخصوص بخوبی کار شده است.
شاید این بار از جمله معدود دفعاتی بود که جمعیتی بالغ بر 1600-1700 نفر یکجا جمع می شدند و همه چیز بخوبی انجام می شد و خبری هم از بی ادبی و پرخاش نبود!
۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه
ارزشهای سازمانی
البته عیبی هم ندارد .
اما مشکل از اینجا شروع می شود که فقط در حد کاغذ باقی می ماند و یا حداکثر تدیل به چند تابلو می شود که در محلهایی از شرکت نصب می شود.
مثلا در شرکت ما ارزشهای سازمانی با امضاء مدیرعامل قبلی هنوز به دیوارها آویزان است. ( تا اینجای کار ایرادی ندارد).اما کسی هم نیامده که بگوید از آنجاکه در هر زمانی استراتژیهای شرکت باید مورد تایید مدیرعمل یا رهبر سازمان باشد ( چون او بایست نگران و پیگیر تحقق و استقرار مفاد مربوطه باشد) ، پس باید یا به تایید مدیر جدید برسد و یا ویرایش شود.
اصلا بیم آن می رود که کسی آن تابلوها را دیده باشد و ببیند!
بنابراین اغلب ارزشهای سازمان مهجور باقی می مانند.
در یکی از تجربه هایی که داشته ام ، تلاش کردیم ارزشهای سازمانی را در سطح سازمان ترویج کنیم. برای اینکار کارتهایی را چاپ می کردیم و در اختیار پرسنل قرار می دادیم، مسابقه و امتحان برگزار می کردیم و به نفرات برتر جایزه اهداء می کردیم و حتی ماهانه از مدیران ارشد در گزارشهایشان سوال می کردیم که برای تحقق ارزشهای سازمانشان در ماه قبل چه کرده اند.
با این حال بازهم شرایط چندان دلچسب نبود!
اخیرا به نمونه ای از اقدامات موثر در زمینه پاسداری از استقرار ارزشهای سازمان برخوردم که برایم جالب بود.
شرکت یونیلیور که یکی از بزرگترین شرکتهای پخش دنیاست و در ایران هم فعال است.(همان شرکتی که چای لیپت.ن . صابون داو و... را پخش می کند) به تمامی پرسنلش در سطح دنیا پس از تبیین ارزشهای سازمانی ؛ تلفن هایی را اعلام کرده که اگر کسی به مصادیقی از عدول از ارزشهای سازمانی در عمل افراد ( در هر سطحی) و اقدامات شرکتی برخورد نمود، بتواند به این مرکز اعلام نماید.
پس یعنی پاسداری از ارزشهای سازمان تا این قدر برای تیم رهبری می تواند مهم باشد.
جالب اینکه این تلفنها مربوط به مرکز تلفنی است که در واقع یک سامانه تلفنی 24 ساعته است و تعداد زیادی اپراتور به زبانهای متنوع دنیا آماده دریافت تلفنها هستند. این مرکز تلفن متعلق به شرکتی است که پیمانکار تعداد زیادی شرکتها مثل یونیلور است برای رسیدگی به اقداماتی از این دست!
۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه
عملکرد درخشان
همه شرکتها فرهنگ دارند و بعضیها انضباط. اما شمار شرکتهایی که فرهنگ انضباط دارند اندک است و اگر کارکنان شرکت پرورده و منضبط باشند، سلسه مراتب لازم نیست. اگر فکر منضبط داشته باشیم بی نیاز از بروکراسی خواهیم بود و اگر کارهای ما سنجیده و منضبط باشد بی نیاز از کنترلهای اضافی خواهیم بود. اگر فرهنگ انضباط با اخلاق کارآفرینی ترکیب شود معجزه ای به نام عملکرد درخشان پدید می آورد.
رواج بی اخلاقی
اما بعضا کامنتها رنگ و بوی دیگری پیدا میکند. مثلا بعضی ها از وضع موجودشان شکایت می کنند یا اینکه کمک فکری می طلبند.
وجه عمده اکثر کامنتها اینست که عمدتا کامنت گذار خود را معرفی نمی کند در حالیکه صاحب وبلاگ را فراتر از نوشته هایش می شناسد.
بعضا به مواردی هم بر می خوریم که فرد کامنت گذار، صفحه کامنت را محلی برای خنک شدن دلش می یابد و احتمالا حرفهایی را که قادر نیست رو در رو بیان کند و با چاشنی خشونت هدیه میکند.شاید که کمی خشمش فرو نشیند.
البته نکته اخیر برای وبلاگ نویسی که با نام واقعی خود می نویسد و خود را و نوشته هایش را در معرض عمومی قرار می دهد، قاعدتا حل شده است و نباید مایه دلتنگی شود. اما افسوس که گویی رواج بی اخلاقی درد مشترک اینروزهای جامعه ماست.
۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه
۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه
هزینه برق و حذف یارانه ها
۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه
مبارزه با ترافيک و آلودگی هوا
عيد بر شما مبارک
۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه
بانکداری الکترونيکی
۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه
اتکاء به تکنولوژی
از سال 1385 که یکبار تمامی اطلاعاتم از روی کامپیوتر از بین رفت تا الان دائما هفته ای یکبار با دقت اطلاعاتم را در جایی دیگر ذخیره می کنم و از هر گونه ریسکی در مورد کارهایی که با نرم افزارها می شود انجام داد و از آن بقدر کافی اطلاع ندارم پرهیز می کنم.
از هشت ماه قبل با مشکلاتی با ویندوز دست و پنجه نرم می کردم و دوستان فنی دائم یادآوری می کردند که لازم است ویندوز را عوض کنم و من هم زیر بار نمی رفتم. روز پنجشنبه نا گزیر تسلیم تعویض ویندوز شدم. با دقت آخرین بک آپ را گرفتم و عملیات تعویض ویندوز و ... توسط همکاران ارجمند آغاز شد. تمام روز پنجشنبهو جمعه را صرف برگرداندن اطلاعات به شرایط جدید شدم و همه چیز خوب بود الا یک مسئله مهم!
اطلاعات 2.5 ماه اخیر که روی اوت لوک بوده بر نمی گردد!
حسابی کلافه شده ام. کسی می تواند کمک کند تا اطلاعات ذخیره شده روی آرشیو و فایل اوت لوک را مجددا کامل برگردانم؟
۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه
اهمیت برنامه کاری روزانه
از کتاب تنها بی پروایان پایدارند
۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه
عوامل غیر منتظره ، اما موثر بر طرحهای سرمایه گذاری
اما بدون تولید!؟
سرمایه گذار با تاسف می گفت که در بخش تحقیق و توسعه از مفاد قرارداد عدول کرده( پا را فراتر گذارده) و همین موضوع باعث شده که طرف خارجی از ادامه همکاری و ارائه دانش فنی امتناع ورزد.
نکته ای که در فرایند بررسیهای طرحهای سرمایه گذاری گاهی ریسک آن را نمی سنجیم!
۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه
نقطه چرخش راهبردی
...
...
در خلال بحران کسب و کار "حافظه " بود که من معنای نقطه چرخش راهبردی و راه رویارویی با آنرا آموختم. این گرفتاریها از من مدیری آبدیده تر و بهتر ساخت. من یاد گرفتم که نقطه چرخش راهبردی تنها یک نقطه نیست- کوششی دراز مدت و طاقت فرساست.
از کتاب: تنها بی پروایان پایدارند
۱۳۸۸ آبان ۵, سهشنبه
مشکل تویی!
با گلایه به او می گویم در شرکتی قراردادی بسته شده که درآمد فروش کالا و خدمات در قرارداد پیمانکار دریافت 20درصد پیش و 80 درصد پس از پایان و تحویل کار است. به موازات همین پیمانکار قرارداد خرید تجهیزات را برای این پروژه به صورت 40 درصد پیش پرداخت و 60 درصد ده روز پس از تحویل کالا منعقد کرده است. حجم ریالی قرارداد چند میلسارد تومان است و پیمانکار نقدینگی لازم را نداشته و عملا در اجرا در برابر هر دو طرف بدقولی کرده است و ...
دوست عزیز لبخند عاقل اندر ... به من می اندازد و می گوید خب مشکل تویی!
چون سایر مدیران در گیر و دار کار به این جور مسائلی مثل جریان نقدینگی توجه نمی کنند که!
۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه
چگونگی رفتار با افراد بدقلق
نیازهای معیشتی
متاسفانه در بسیاری از شرکتها مدیران با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند که حتی در سطوح مدیریتی مشکلات زیستی و معیشتی همکارانشان جدی است و ساختار مالی شرکتهایشان هم توان رسیدگی به موضوع را به ایشان نمی دهد.
تخریب برای ماندن
واژه ساختن برای ماندن آنقدر در ذهن من جا بازکرد، که بسیاری از اوقات کوششهای مدیریتی را در راستای محقق و نهادینه نمودن دستاوردهایی برای شرکت دانسته ام که سرآمدی و تعالی جویی را برای آنها ممکن سازد.
اما بنظر میرسد برخی از تیمهای مدیریتی تخریب برای ماندن را برگزیده اند. من نتایج عملکرد مدیرانی در دو سال اخیر در یکی از شرکتهای بورسی رابر اساس گزارشهای منتشره خوانده ام. دارم با چشمانم به وضوح افول شرکت را می بینیم. میزان تولید این شرکت حتی از دوران جنگ تحمیلی هم پایین تر آمده است و با یکسری دلایل من درآوردی ناکارآمدی خود را توجیه و به گردن زمین و زمان می اندازند. حال هم که خبر دار شده ام، ساختمان دفتر مرکزیشان را هم با التیماتومی دارند از دستشان در می آورند.
این گونه مدیران دوست دارند از ذلیل شدن شرکتهایشان ، سود ببرند. سود آنها در ماندن و برقراری امنیت شغلیشان از طریق باج دادن به سهامدارانی است که با سهمی 30 یا 40 درصدی دارند دارایی شرکت که متعلق به 100 درصد سهامداران است را به تاراج می برند.
تبصره: تا حال خیلی تلاش کرده ام در مورد شرکتهایی که در آنها مسئولیت ندارم در اینجا چیزی ننویسم ، اما گاهی نمی شود.
۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه
برنامه ریزی شخصی
از جنبه تذکر و یادآوری باید عرض کنم ، اگر برای سال 1388 خود اهداف و برنامه هایی داشته اید. توجه کنید که تا پایان سال فقط 5 ماه مانده است.
یادتان باشد متغیره، از جمله زمان از ما اجازه ای نمی گیرند و راه خود را می پیمایند.
شکل گیری متغیرها در بستر زمان
شدیدا در تلاشم که از وقت محدود در اختیار بهترین استفاده را برای بهبود اوضاع شرکت و ساماندهی آن بکار گیرم ولی سرعت تکوین متغیرها بسیار بالاست و استرس می آورد ، خصوصا اگر احساس کنی متغیرها برخلاف میل شما هستند.
اما علامتهای بهبود دلگرم کننده است. مخصوصا وقتی که با تمرکز بر روی برنامه ها و پیگیری خواسته ها آرام آرام اطلاعات مورد نیاز بسوی شما و مطابق میل شما به جریان می افتد.
پی نوشت:
اینروزها شدیدا درگیری کاری ، حتی مجال نوشتن نمی دهد
۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه
ساکت باش، موفق شو
هنوز فرصت خواندن آنرا پیدا نکرده ام.( دیشب ایشان نشخه ای از کتاب را به من هدیه کردند) حتما در مورد نکات جالب و مهم آن خواهم نوشت.
۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه
آیا قیمتها علامت می دهند؟
در اقتصاد انسان معقول و مطلوبگرای کلاسیکی دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خود است. اما این مطلوبیت به دلیل محدودیت در منابع باید در مبادله ای به یک نقطه بهینه منجر شود. قیمتها نقش اساسی در تعیین این نقطه بهینه دارند.
اقتصاددانان طرفدار اقتصاد لیبرال مواکدا معتقدند انسان کلاسیکی رفتار خود را بر اساس سیگنالهای قیمتی تنظیم می کند و بهینه مصرف می کند و مثلا اصراف نمی کند.
اما آیا واقعا اقتصاد لیبرال انسان کلاسیکی و قیمتها را به حال خود تنها می گذارد؟
اگر اینگونه است چرا دولت با وظایف کلاسیکی خود در این اقتصادها نقش بازی می کند؟ مگر نه اینکه دولتها گاهی حداکثر مطلوبیت انسانهای فعال و مورد قبول را با محدودیت مواجه می کنند؟ مگر نه اینکه این دولتها با انحصار و تشکیل تراست مبارزه می کنند؟ پس چرا نمی گذارند انسان مطلوبگرای اقتصاد لیبرال با علامتهای قیمتی خودش انحصار را بشکند؟
چرا ما بازار رقابت کامل در عمل نداریم و تنها با فروض حاکم بر تئوریهای اقتصادی آنرا تصور می کنیم؟ مگر سیگنال قیمتی و دست پنهان آدام اسمیت زاییده این توریهای مبتنی بر GIVEN ASSUMPTION ها نیست؟
چرا در بطن اقتصاد لیبرال نا امنی اقتصادی نهفته است ؟ آنجا که بازر رقابت کامل می گوید بسیاری عرضه کنندگان می آیند و ناکارآمدها می روند و آنها که می روند در بازار کارا باید قربانی شوند ، این بهای اقتصاد لیبرال است. اما آمریکا مهد اقتصاد لیبرال برای جلوگیری از ورشکستگی صنایعش می آید برنامه حمایتی با کمک دولت می گذارد. یعنی کسانی که دولت را در تئوری نمی خواهند و ناامنی اقتصادی را در حدی بهای کارآمدی بازار می دانند. در عمل آنرا بر نمی تابند و با ابزار دولت کنترلش می کنند!
حالا آقا دکتر پژویان می آید در تلویزیون و می گوید اگر شیر آب تصفیه شده در منزل شما با آب تصفیه نشده یک قیمت برابر داشته باشد ؛ عقل سلیم حکم می کند که از آب تصفیه شده برای شست و شوی عمومی استفاده کنیم . اما اگر بهای متفاوتی داشته باشد سیگنال قیمتی شما را به سمت مصرف درست سوق می دهد.
آقای دکتر پژویان درست می گوید . اما پاسخ این سوالها را نمی دهد که:
اگر ما در منزل یک شیر آب داشته باشیم که فقط آب تصفیه شده داشته باشد و قیمت آن بالا برود ما چه انتخاب دیگری داریم؟
دولت وقتی اجازه نمی دهد که کسی دیگر وارد شبکه آب و برق و ... بشود، آیا انتخابی می ماند که سیگنال قیمت مصرف ما را درست کند؟
وقتی بنزین بالا می رود ما سیگنال می گیریم که از وسیله شخصی استفاده نکنیم، اما جایگیرن وقتی نیست.یعنی شبکه تاکسی ارزان قیمت، اتوبوس شهری و مترو به قدر کفایت نیست و شما را از مبدا به مقصدتان نیم رساندآیا نتیجه فقط این نیست که همان خدکت قبلی را دارید با قیمت بالاتر جدید می گیرید؟
تازه آقای پژویان نمی گوید که چرا در اقتصاد ایران زمین، خودرو ، کالاهای اساسی و بسیاری چیزهای دیگر از متوسط قیمت جهانی و در اقتصادهای مشابه بالاتر است؟
چرا خدمات مالی و قیمت کالاهای مالی بالا و دسترسی به آنها پایین است؟
چرا دستمزد نیروی انسانی در ایران از کشورهای مشابه پایین تر است؟
خب! آقای پژویان احتمالا فقط یک بعد از اقتصاد لیبرال را درک کرده و در طرح هدفمند کردن یارانه ها کلی دستمزد دریافت کرده است.
چر اقتصاد دانان ایرانی به کارکرد انتظارات و موجهای تورمی مربوطه بی توجهند؟
سالهاست ایران در حال تجربه اجرای کنترل نقدینگی برای مهار تورم و حذف سوبسیدها برای اصلاح الگوی مصرف است. اما نتیجه مثبت ؟ الله اعلم!
۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه
انجمن تولیدکنندگان تجهیزات بانکی
علی ایحال در مورد انجمن یاد شده ، مشکل این بود که شرکتهایی دور هم جمع شده بودند که وجه مشترک آنها تولیداتشان نبود ، بلکه بازارشان بود.شاید اگر این جلسه به دعوت اتاق بازرگانی یا سازمان دیگری بود، خیلی تعجب نمی کردم ولی وزارت صنایع به عنوان متولی امر تولیدات صنعتی با توجه به بازار چرا عده ای را با محور بازار مشترک دور هم جمع می کند؟ البته بازهم این اقدام، اقدام خوبی است و اگر نقدی است به اصل ماجرا نیست بلکه در جهت اینست که صورت مسئله بهتر تعریف شود و قطعا اینکار در تدوین اساسنامه ممکن می شود.
بهرحال غیر از تولیدکنندگان POS و دستگاههای ATM بقیه بازارشان بانکها هم بود نه اینکه تولیداتشان صرفا بانکی باشد.
برنج وارداتی
شخصا خوشحال هستم که تمام کسانی که کسب و کارشان با تولید برنج داخلی سروکار دارد شدیدا دنبال برخورد بابرنج وارداتی هستند و می خواهند رقیب را از میدان بدر کنند.
این مصداق بارز موانع غیر تعرفه ای در سطح مباحث تجارت خارجی است.
شاید صحیح این بود که قبل از واردات این برنجها ، مسولین ذیربط مثل استاندارد و وزارت بهداشت این موضوع را خود رسیدگی می کردند و حتی با موانع غیر تعرفه ای مثل سختگیری در اندازه گیری فاکتورهای مورد رسیدگی ورود را با مشکل مواجه می کردند. اما حتی اگر فرض کنیم که دولت با واردات محصول خارجی مخالف نباشد و نظرش تامین بخشی از نیاز داخلی یا ایجاد رقابت باشد، با اینحال اقداماتی از این دست که از تبلیغات در تلویزیون ممانعت شد یا اینکه شبهه آلودگی آنها مطرح شد نشان می دهد تولیدکننده داخلی وارد کارزار رقابت شده است.
۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه
مدیران امروز، دانش دیروز و شرکتهای فردا
جمله وی خیلی دلنشین بود ، تعمیم این موضوع به مباحث شرکتداری هم شاید دلایل بسیاری از ناکارآمدیها را توجیه کند.متاسفانه شرکتها از بسیاری از بدیهی ترین و ابتدایی ترین بیماریها در رنج هستند. مثلا چارت سازمانی، کیفیت رویه های کاری، استراتژیهای بازاریابی و روشهای جاری مربوطه، نحوه نگهداری نیورهای توانمند و شایسته سازمان و ... از جمله مباحثی است که انتظار می رود شرکتهای با سابقه بیش از ده سال فعالیت از آنها در رنج نباشند ولی هستند.
دلیل این امر همان نحوه مدیریت است که عمدتا متکی به روشهای نخ نما شده و تکراری مبتنی بر دانش گذشته است!
انصاف
در شرکتها مثل همه اجتماعات و گروههای بشری، رعایت انصاف و عدالت سبب آرامش و وحدت می گردد و بی انصافی و بروز نابرابریها سبب تنش و از همگسیختگی انسانها می شود.
شاید در محیطهای کاری نیروی انسانی بیش از هر چیزی به مقایسه وضعیت خود با همتراز خود در همان واحد، واحد دیگر و حتی شرکت مشابه و ... اقدام می کند و وقتی نتواند قضاوت درستی از شرایط خود داشته باشد و شواهد محکم و مشهودی از بی انصافی را ببیند، آنگاه نمی توان توقع داشت رفتار سازمان در برابر خود را منصفانه ارزیابی کند.
مدیران شرکتها لازم است در تصمیمات متاخذه خود به خروجی و نتیجه تصمیم و نحوه ارزیابی پرسنل خود از آن تصمیم هم توجه کنند.
انصاف آنقدر واژه پر مغزی است که می گویند اگر انصاف وجود می داشت واقعه کربلا هرگز رخ نمی داد و کوفیان بر حسین ابن علی و شهدای کربلا آن فجایع را ببار نمی آوردند.
۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه
پاییز
توی اطاق کار جدید، درختچه ای مصنوعی و با برگهای به رنگ پاییز وجود داشت. آنرا از اطاق بیرون کردم، چون نه از گلدان مصنوعی خوشم می آید و نه از رنگ پاییز!
با اینکه خودم در پاییز به دنیا آمده ام!
اما از این عکس نمی توان گذشت.
شما هم لذت ببرید!
ماخذ تصویر: از اینجا
صورتم را خراب نکن!
طرف کره ای با عصبانیت رو به ما کرد و گفت: من این موضوع را با رئیسم تفاهم کرده ام و تایید کرده است. اگر بخواهم تغییر جدیدی بدهم ، حرفم دو تا می شود. آیا شما دوست دارید که من ضایع شوم، لطفا صورتم را خراب نکنید!
این جمله اخیر دائم در گوشم زنگ می زند.
در شرکتها خیلی مهم است که مدیران و پرسنل صورت هم را خراب نکنند یا به عبارتی همدیگر را ضایع نکنند.
خصوصا وقتی مدیری برای اولین روزها کارش را شروع می کند!سازمان تا بخواهد با ادبیات او آشنا شود مستلزم گذشت زمان است.
در یکی از تجربه های اخیر یکی از مدیران میانی در چند نوبت باعث بروز نابسامانی شده است. به او می گویم چرا نظر مرا درست به سازمان منتقل نمی کنی؟! چرا دستور کتبی را با جمله ای من در آوردی ضایع می کنی!
می گوید : من برداشتم این بود و آن بود!
شاید دوست دارند صورتها را تخریب کنن!
علی ایحال ، بازهم علیرغم اینکه بهتر است چنین پدیده هایی وجود نباشد، اما همینها هست که مدیریت را جذاب و هیجان انگیز می کند!
۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه
روزهایی که در کنار پدرم هستم!
این همکار ما و صاحب این وبلاگ از جمله آدمهای با معرفت روزگار ما هستند.
دارم با خودم کلنجار میروم که من در موقعیت مشابه چه خواهم کرد؟!
۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه
مدرسه ارزان یا گران؟
اما واقعیت اینست که غیر از اینکه اگر تحصیل رایگان و باکیفیت در دسترس همه ایرانیان بود، خیلی شرایط مطلوب می شد!
که متاسفانه محدودیت امکانات باعث شده این مطلوبیت به فراموشی سپرده شود. هزینه 4 میلیونی خیلی تعجب بر انگیز نیست.
هزینه یک مهد کودک متوسط 250 هزارتومان و هزینه سرویس 100 هزارتومان شده ، که برای دوره 9 ماهه جمعا 3 میلیون و150 هزار تومان می شود.
برای پیش دبستانی یکی از دوستان 3 میلیون و 600 هزارتومان بابت شهریه و سرویس وناهار پرداخته است که این موارد برای مدارس غیر انتفاعی معمولی است ، لذا می توان مبالغ بالاتری را هم انتظار داشت.
لذا شاید تعجب از این مبالغ فقط برای دوستانی که فرزند به سن و سال مدرسه ندارند، عادی باشد.
اما سوالی که باقیست، آیا مدارس غیر انتفاعی و گران در صورتی که توان مالی خانواده اجازه دهد، می تواند مطلوب باشد؟ حقیقتا درحال حاضر برایش پاسخ روشنی ندارم و با علاقه در حال مطالعه هستم. اما بنظر می رسد که اگر امکانت بیشتر با اندیشه آموزشی مناسب همراه شود می تواند ظرفیت وجودی دانش آموز را توسعه و خلاقیت او را پرورش دهد.
۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعه
شیطان در ماه رمضان
مرد مسلمان مالزیایی می گوید ما اعتقاد داریم در ماه رمضان خداوند دست و پاهای شیطان را می بندد و اگر انسانها گناه کنند ، خودشان مقصر هستند و عذر و تقصیری پذیرفته نیست!لذا ما در ماه رمضان خیلی مواظبیم که دست از پا خطا نکنیم.
دیشب دیدم که در روایات آمده و از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: شیاطین در ماه رمضان در زنجیرند.
۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه
کنترل و مدیریت پروژه ها
در شرکتهای پیمانکاری وجود بخشی که متولی کنترل پروژه باشد جزء بدیهیات است. اما با کمال تعجب شرکتهایی را دیده ام که علارغم اینکه سازمانی خدماتی و پیمانکاری بوده اند ، اما فاقد بخش کنترل و مدیریت پروژه بوده اند.
۱۳۸۸ شهریور ۱۲, پنجشنبه
انتظارات در ادبیات اقتصادی
من هم در حد بضاعتم و علاقه ام بارها به این موضوغ توجه کرده ام.
عناوینی چون : بازار ، عقلانیت نیروی کار ، آیا چسبندگی قیمتی در اقتصاد مالزی وجود دارد؟ و انتظارت تورمی نمونه هایی از مطالبم در این خصوص است.
این ویدئو از ما می پرسد که آیا تصمیماتمان تحت کنترل ما هست یا خیر؟ درواقع کنترل تصمیمات نشان دهنده توانایی ما در عقلانی بودن انتظارات و تصمیماتمان می باشد .لیکن این مطالعه به ما ثابت می کند شرایط محیطی نظام فکری ما را تحت شعاع قرار می دهد.
پی نوشت: برای بعد ار افطار پنجشنبه غروب بجای دیدن سریال تلویزیون دیدن این ویدئو خیلی چسبید.
آرامش شرط بدیهی اما فراموش شده سازمانها
از بس رهبران کسب و کارها تصمیمات لحظه ای می گیرند و پی در پی تصمیماتشان را عوض می کنند.
از بس چشمها را می بندند و دهان را باز می کنند و وعده های اغواکننده می دهند و آخر سر هم هیچکس نمی گوید که چه کردید؟
می بینیم که کارکنان سازمانها با ورود مدیر جدید او را ورانداز می کنند.شاید هم در دل می گویند که خدا به دادمان برسد، این یکی چه خوابی برایمان دیده است؟
کارکنان با تجربه تر، البته خونسرد تر هستند . چون می دانند که تب تند ، زود عرق می کند!
چرا شرکتهای ما به این روز افتاده اند که اولین چیزی را که پرسنل در مدیر جدید می جویند، پاسخ این سوال است که آیا آرامش سازمانمان بهم خواهد ریخت؟
شاید برخی آرامش را با سستی و تنبلی معادل بگبرند. اما واقعیت اینست که در چند سال اخیر شرکتهای مختلفی را دیده ام که مدیرانشان روزمره سازمانشان را بیهوده به ورطه ناآرامی می کشند.
۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه
۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه
صورت مسئله شفاف
اخیرا در جلسه هیات مدیره شرکتی که دچار مشکلات عدیده ای است ، حضور داشتم . متاسفانه اعضای جلسه راه حل مشکلات ریز و درشت شرکت را فقط در این می دیدند که سهامداران منابع مورد نیاز آنها را در قالب وام یا افزایش سرمایه در اختیار آنها قرار دهند.وقتی که در مورد برنامه های آنها در خصوص بازاریابی و مشتریان جدید سوال کردم ، پاسخ روشنی داده نشد و باز هم موضوع به متهم کردن سهامداران برگشت.
در شرکتی دیگر ، اوضاع بخش مالی و حسابداری افتضاح است. جالب اینکه فردی که قریب بیش از شش سال خود مسئول این بخش بوده است خود بیشترین شکایت را از وضع موجود دارد و دائما همه را مقصر می داند. هر گز هم با خود نیاندیشیده که آنچه امروز باقی مانده ماحصل مدیریت خود اوست.
مثالهایی از این دست زیاد است و نشان می دهد که بعضی از مدیرها در کلام داد سخن سر می دهند و در عمل هیچ انجام نمی دهند . چراکه تحلیل شرایط موجود و ارائه صورت مسئله شفاف را ممکن نمی سازند.
این روزها اولین روزهایی است که وارد محیط کاری جدیدی شده ام و میهمان جمعی صمیمی هستم. امیدوارم بتوانم صورت مسئله هایی شفاف نیز برای یافتن پاسخهایی دقیق ارائه کنم.
۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه
سامسونگ
اما الان این سه ستاره عبارت است از: سهامداران، مشتریان و کارکنان.
۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه
مذاکرات خارجی
ماه هاست که درحال مذاکرات مستمری با شرکتی از کره جنوبی هستیم که رو به انتهاست. این مذاکرات برای من تجربه زیادی را فراهم آورده است.
سر گروه تیم مذاکره ما در این مدت توانسته مبلغ باورنکردنیی تخفیف بگیرد. در آخرین نشست طرف خارجی از اصرار ما بر اخذ تخفیف بیشتر به تنگ آمده بود و بحث را به فلسفه مدیریتی کشاند. موضوعی انحرافی که با هوشیاری از ورود به این مقوله احتراز شد.
این مذاکرات نشان داد که واقعا بیزینس بی رحم است.
رمضان مبارک
۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه
حکایت آن که دلسرد نشد
در این کتاب می توان دید که اگر مدیری می خواهد در مسیر موفقیت گام بردارد . لازم است تواناییهای روحی ، رفتاری و ظرفیت وجودی خود را نیز ارتقاء دهد.
گزیده ای از این گونه توصیه را بخوانید:
به درون بنگر، از خرد درونی خود و راهبر وجودی خودت راهنمایی بخواه و منتظر جواب شو. در این حین کاری مثبت برای شخص دیگری بکن، به یک نفر کمک کن.اینجاست که به تعالی خواهی رسید و برای آینده خود سعادت فراهم خواهید کرد، درست مانند کشاورزی که برای زمستان طولانی در تابستان گندم ذخیره می کند. و به یاد داشته باش بزرگترین خدمت، خدمت نهایی است که به دیگران بیاموزیم چگونه به کشف حقیقت نایل شوند.
۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه
جملات ناب
سنگ پس از رها کردن
حرف پس از گفتن
موقعیت پس از پایان یافتن
۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه
کنترل نیروی کار
مدیریت و بهبود راندمان نیروی انسانی یکی از همین دغدغه هاست. بعضی از مدیران با بکارگیری کثیری از امکانات نظیر اتوماسیون و ... به دنبال مدیریت این بخش از کار می باشند، حتی عده ای با نصب دوربین علاقمندند که دائما پرسنل خود را زیر نظر داشته باشند.
من شخصا اعتقاد دارم که با تعریف درست شرح وظایف پرسنل، اخذ گزارشهای مستمر و دقیق و برقراری نظام مناسب ارزیابی عملکرد می توان به بهترین شکل نیروی انسانی را کنترل و راندمان خوبی را بدست آورد.
تفاوت سازمان تولیدی با خدماتی ( گفتارچهارم)
مثلا احساس مسئولیت مشتری در برگرداندن چرخهای سبد خرید فروشگاههای زنجیره ای در پارکینگ آنها به جای مشخص شده یا آماده سازی سیم کشی داخلی ساختمان برای دریافت سرویس تلفن ثابت و ... می تواند بر قیمت تمام شده و کیفیت خدمات بخش خدمات اثر گذار باشد.
۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه
عقلانیت نیروی کار
با خود می اندیشم که این نتیجه گیری، بی رحمانه است! ناعادلانه است! اما با خود که تجربه هایم را مرور می کنم به مصادیقی بر می خورم که گویی بیراه هم نمی گوید!
تجربیاتی که دال بر رفتار آدمهایی است که پس از افزایش حقوقشان از سوی کارفرما، امر بر آنها مشتبه شده که سازمان محتاج آنهاست وبا فقدان ایشان همه چیز به هم می ریزد.
تجربیاتی که دال بر اینست که پرسنل سازمانها خطاهای محرز و ناکارامدیهایشان را کوچک می انگارند و انتظارات و توقعاتشان از سازمانهایشان سر به فلک می ساید!
و ...
تجربه های تلخی است. نه! اما واقعی است. ما با فرهنگ نامناسب کاری مواجه ایم. فرهنگی که عقلانیت نیروی کار را با بحران مواجه کرده است!