۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

عقلانیت نیروی کار

با یکی از دوستان که کسب و کار خویش فرما دارد و حدود 15 تا پرسنل را بکار گرفته است ، در مورد رفتار پرسنل در کسب و کارهای ایرانی صحبت می کردیم و از اینکه به هنگام استخدام پرسنل قول هر نوع همکاری را می دهند، بعد پس از مدتی گاها مطالبات نابجا دارند و به هنگام جدایی از از دست دادن شغلشان احساس ناراحتی می کنند گله می کرد. می گفت دریافته ام که هرچه کمتر حقوق بدی و سخت تر بگیری راحت تری و عزیزتر!
با خود می اندیشم که این نتیجه گیری، بی رحمانه است! ناعادلانه است! اما با خود که تجربه هایم را مرور می کنم به مصادیقی بر می خورم که گویی بیراه هم نمی گوید!
تجربیاتی که دال بر رفتار آدمهایی است که پس از افزایش حقوقشان از سوی کارفرما، امر بر آنها مشتبه شده که سازمان محتاج آنهاست وبا فقدان ایشان همه چیز به هم می ریزد.
تجربیاتی که دال بر اینست که پرسنل سازمانها خطاهای محرز و ناکارامدیهایشان را کوچک می انگارند و انتظارات و توقعاتشان از سازمانهایشان سر به فلک می ساید!
و ...

تجربه های تلخی است. نه! اما واقعی است. ما با فرهنگ نامناسب کاری مواجه ایم. فرهنگی که عقلانیت نیروی کار را با بحران مواجه کرده است!

هیچ نظری موجود نیست: