۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

ادغام

ادغام بنگاههای اقتصادی یکی از مهمترین مقولات مدیریت، مالی و اقتصادی است. نحوه این کار هم خود با حساسیتها و ظرایفی رو بروست که توجه بدان مهم و تدوین تجارب موفق و غیر موفق هم ضروری بنظر می رسد.

در ایران ما تجربه ادغام وزارتخانه ها و دستگاههای دولتی را داریم و به گمانم تجربه ادغام بنگاههای اقتصادی را نداریم.
ما نمونه هایی از خرید سهام شرکتها را می توانیم سراغ بگیریم مثل خرید سهام پارس خودرو توسط سایپا و تبدیل آن به یک شرکت زیر مجموعه . ولی ادغامی بصورت تلفیق دو شرکت هم گروه و ظهور یک شرکت واحد جدید نظیر آنطور که برتی دایملر- کرایسلر رخ داد را نداشته ایم.

به هر حال من فکر می کنم موانع ناشی از ادغام در اقتصاد ایران می تواند موارد زیر باشد:

1- محدویدتها یا ابهامات ناشی از قوانینی مثل قانون تجارت و قانون مالیاتها. که شاید رد فرایند اجرای اینگونه اقدامها عملا ما نتنها با قوانینی که مشوق باشند روبرو نیستیم بلکه فقدان قانون یا موانغ ناشی از آن می تواند عملیات ادغام را پر هزینه کند.

2- در دنیا مراکز هزینه ای چون R&D که برای بنگاهها کمر شکن هست و یا مزیتهایی که بنگاهها را از یکدیگیر متمایر می کند ، بهانه و دلیل ادغام می باشد. تا زمانیکه در ایران فشار رقبا سبب نشود که ناکارآمدها از میدان خارج شوند و یا آنها که برای ماندگاری تلاش می کنند به صرافت نیافتند که افزایش توان خود را از راه دسترسی به تحقیق و توسعه یا در اخیتار گرفتن مزیت دیگران تامین کنند. نیاز به ادغام شکل نخواهد گرفت.

3- ادغام تصمیم جسورانه در ادبیات مدیریتی است. تصمیمات جسورانه از مدیران با ثبات بر می آید. تا وقتی که مدیریتها از ثبات لازم برخوردار نباشند و سهامداران پی در پی آنها را عوض کنند . چنین اقداماتی عملی نمی شود.

4- مقاومتهای سایر سطوح و لایه های مدیرتی در شرکتهای مورد ادغام مقوله ای مهم است که باید مقدمات، پیش زمینه ها و فرهنگ لازم را ابتدا تدارک دید و در عمل با موانع بازدارنده به شدت برخورد نمود.

در اینباره در اینجا و اینجا هم پیش از این صحبت نموده ام.

هیچ نظری موجود نیست: