۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

وام لعنتی، بالاخره تمدید شد!

از گرفتن هر گونه وام بیزارم.

در زندگی شخصی ام تا حال دوبار وام گرفته ام که یکی 6 ماهه بود وسریع آنرا تسویه کردم و دیگری ده ساله که ماه گذشته به پایان رسید.
دوست ندارم زیر بار قرض بروم ، حتی اگر از فرصتها جا بمانم.

اما در زندگی کاری و حرفه ای ، داستان چیز دیگری است. نتنها در موضوع وام بلکه در بسیاری از مقولات ، کار حرفه ای حکم می کند که رفتار و منش دیگری داشته باشی ! آقای افتخاری در این نوشته اش به خوبی این پارادوکس را توضیح داده است.

در شرکتهایی که مدیر آن بوده ام بارها وام گرفته ام و وامها را تسویه کرده ام و همیشه شریک خوش حساب بانکها بوده ام.

اینبارهم در شرکتمان برای تمدید وامی پیش از سر رسیدش و به موقع  اقدام نمودیم ، اما بروکراسی اداری باعث شده تاخیری 71 روزه در تسویه بوجود بیاید و ما را با پرداخت جریمه مواجه کرده است. اینکه چقدر از تقصیرات تاخیر به گردن ماست و چقدر به بانک بر می گردد ، نیز قابل طرح نیست. چون راه حل مطمئن دیگری روی میز نیست.

قیمت تمام شده وام برای شرکتهای غیر تولیدی خیلی بالا در می آید . بنظر میرسد یکی از فرصتهای خوب در بازار تسهیلات ما ریفاینانس وامهای گران است که اگر بانکهای جدید منابع کافی داشته باشند به این بخش می توانند توجه نمایند.

به هرحال این وام لعنتی تمدید شد و من همچنان عمیقا باور دارم که لا اقل باید زندگی شخصی ام را از آلودگی به هر نوع تسهیلاتی که شائبه نزول در آن احساس می گردد، مصون نگه دارم!



هیچ نظری موجود نیست: