۱۳۸۷ بهمن ۱۳, یکشنبه

سازمان عجول

سازمانها به سرعت از نظام فکری و رفتاری مدیرانشان رنگ و بو می گیرند.
بخاطر همین می بینیم که رفتار سازمانها هم قوام پیدا می کند و می توان برایشان خصایصی را تعریف نمود.
سازمان عجول سازمانی است که آنقدر عملگراست و می خواهد زود به نتیجه برسد که گویی در مترهای آخر دوی صد متر قرار گرفته و یادش می رود که جاهای دیگر چفدر وقت تلف کرده است.
این عادت کار را گاهی به جاهای دیگر می کشاند. گویی همیشه باید اول اقدام کند بعد که از سر بی تدبیری به مانع برخورد کرد آنگاه می اندیشد که چه کند؟ غافل از اینکه اینبار نیز تا راه حلی به ذهنش خطور می کند سریعا اقدام می نماید.بعد هم هزار و یک دلیل می آورد که فضای کسب و کارش چه سختیها دارد که نگو!

سازمانهای عجول فراموش می کنند که عملکردشان تابعی از متغیرهای برونزا و درونزاست لذا نمی توان در تحلیل عملکرد فقط همه ناکارامدیها را به گردن متغیرهای برونزا گذاشت.


پی نوشت: - این روزها خیلی مد شده که کاسه کوزه ناکارامدیها بسر فضای کسب و کار شکسته می شود. حالا هم که اوضاع جهانی بهم ریخته و دائم سمینار برگزار می شه که آقا چه کنیم و چه نکنیم خوراک مناسبی برای پوشاندن ناکارامدی مدیران کسب و کارها ایجاد کرده است. سهامداران هم که آنقدر به روزمرگی افتاده اند که عمق ماجرا را نمی بینند.
- سازمانهای عجول را که می بینم یاد آن مثال ژاپنی می افتم که طرف داشت در جنگل به سختی با تبری کند درخت را قطع می کرد. ظریفی به او گفت آقا دست از کار بکش و این تبر را نیم ساعت تیز کن ، بعد تند تند درختها را بیانداز.جواب شنید که مگه نمی بینی چقدر درخت هست ! وقت تیز کردن تبر را ندارم!

هیچ نظری موجود نیست: