۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

چه کسی تغییر را کشت؟

هنوز حال و هوای نوشته اخیر" بمیریم یا تغییر کنیم! " از بین نرفته است که در کتاب فروشی در زمانی که مشغول تلف کردن وقت هستم تا زمان حرکت قطار برسد، بی هدف مشغول ورانداز کردن کتابها هستم. عمدتا به زبان آلمانی است و فقط دو تا قفسه محدود برای کتابهای انگلیسی در نظر گرفته اند.


در بین آنها کتابی از بلانچارد پیدا می کنم. با عنوان:


Who killed change




کمی مکث می کنم. تا الان همیشه می گفتم تغییر مثل جراحی درد دارد! ( قربانی هم می گیرید!)

حتی با دوستی که کامنت گذاشته و گفته علم پیش رفت کرده و جراحی ها دیگر درد ندارد ، همچنان مخالفم! فقط در جراحی های پلاستیک ( زیبایی ) یا چشم پزشکی درد کم و کمتر شده ، اما هنوز هم وجود دارد!

ولی مثل اینکه خود تغییر هم قربانی می شود!



به هر حال پشت کتاب نوشته است:



روزانه، سازمانهای زیادی در سراسر دنیا برنامه هایی را تحت عنوان تغییر( بصورت گسترده و پر هزینه) به منظور ارتقاء خود در دستور کار قرار می دهند. اما 50 تا 70 درصد این کوششها بی اثر می شود.

برخی از تغییرات ناگهان نابود می شوند. اما بیشتر به گونه ای دردناک از بین می روند.

باید مراقب بود چون این نابودیها منجر به اتلاف منابع و انرژی و اندیشه سازمان می شود.

پس باید بدانیم چه کسی و چرا تغییر را نابود می کنند؟

این سوالی است که این کتاب به آن پرداخته است!


کتاب را می خرم. اما قیمت 12 یورو برای کتاب کوچک 150 صفحه ای درد دارد! اما چه کنم این هم بخشی از ماجراست.

نصف کتاب را خوانده ام. مثل بقیه کتابهای مدیر یک دقیقه ای ، داستان گونه است. انشاءالله نکات مهم آن در پستهای بعدی.


هیچ نظری موجود نیست: