۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

چه کسی انتخاب مناسبی است؟

برای یک مدیر بکارگیری مدیران میانی مناسب و پرسنلهای کارآمد در مسولیتهای مشخص ، مهمترین چالش روزمره اوست.





واقعیت اینست که شرکتها در مسیر تعالی قرار نمی گیرند مگر با بکارگیری سرمایه انسانی شایسته! پرسنل و مدیرانی که می توانند سازمان شما را به حرکت وا دارند.





استفاده از مدیرانی که آنها را می شناسی و به ظرفیتها و تواناییهای آنها اشراف داری و یا بکارگیری روشهای مصاحبه و ...کمک می کند تا بتوانیم انتخاب صحیحی داشته باشیم. اما این همه داستان نیست و گاهی هم نتیجه دلخواه بدست نمی آید.





کتابی که تصویرش را در اینجا گذاشته ام اخیرا خریده ام و مطالعه آنرا آغاز کرده ام .این کتاب در تلاش است تا به خواننده بیاموزاند که چگونه باید پرسنل مناسب را انتخاب نمود.

۱ نظر:

باران گفت...

سلام
اين مطلب برام خيلي جالب بود. درجايي خونده بودم بد نيست اينجا هم عنوان كنم كه مديران و رهبران نقش تعيين كننده و جايگزين ناپذيري در توفيق يا شكست سازمان‌ها دارند. هيچ سازماني را نمي‌توان يافت كه رشدي مستمرو موفقيتي پايدار را تجربه كرده باشد مگر آنكه توسط مدير يا تيمي از مديران و رهبران شايسته و كارآمد اداره وهدايت شده باشد.
دنياي فراروي سازمانها دنياي پرچالش و صعب‌العبوري است. روند فزاينده رقابت و ضرورت دستيابي سازمانها به سطوح بالاتري از كيفيت و بهره‌وري ايجاب مي‌كند كه مديران آينده سازمانها به مراتب تواناتر، مستعدتر، ماهرتر و شايسته‌تر از مديران امروز باشند. دنياي سازماني آينده، همچنين به تعداد بيشتري از مديران و رهبران نيازمند است. براي مثال در جايي مي‌خوندم كه پيش بيني مي‌شود چنانچه توليد ناخالص داخلي آمريكا تا سال 2015 ميلادي با روند فعلي (5/2درصد در سال) رشد يابد، سازمانهاي آمريكايي در آن سال به 3 برابر تعداد مديران امروز نيازمند خواهند بود.
سازمانها نياز خود به مديران را به دو طريق تامين مي‌كنند: اول پيدا كردن استعدادهاي مديريتي در درون سازمان و تلاش برنامه‌ريزي شده براي پرورش اين استعدادها و دوم پيدا كردن مديران شايسته و واجد شرايط در بيرون سازمان و تلاش براي جذب و بكارگيري آنها. البته پژوهشهاي متعدد تجربي و ميداني حاكي است كه عليرغم ضرورت ورود افكار و انديشه‌هاي جديدي مديريتي به سازمان‌ها كه به واسطه جذب مديران شايسته از طريق بازار كار حادث مي‌شود، سازمانهاي موفق به ميزان قابل توجهي به درونزايي تاكيد دارند و تلاش مي‌كنند با شناسايي و پرورش استعدادهاي مديريتي درون سازماني، از تامين بودن(شدن) نيازهاي آتي خود به مديران شايسته اطمينان حاصل كنند به همين دليل است كه در بسياري از سازمانهاي پيشرو جهان برنامه‌هاي جدي و مستمر براي كشف استعدادهاي مديريتي و سپس براي پرورش و توسعه اين قابليتها وجود دارد و اين برنامه‌ها از حمايت مستقيم مديران ارشد سازمان (چون شما) برخوردار است. زيمنس، شل، جنرال الكتريك و فورد در زمره موفق‌ترين شركتها در اين مورد هستند. پيشنهاد مي‌كنم با توجه به نياز مبرم سازمانها وصنايع كشور به مديران كارآمد وشايسته، براي حال و آينده، برنامه استعداديابي يا مديريت استعدادها(Talent Management) را با هدف شناسايي مديران كارآمد و برنامه‌ريزي براي توسعه آنان را مدنظر قرار دهيد.
پرحرفي من رو ناديده بگيريد.
با سپاس.